دانلود فایل چگونگی تهیه گزارش جشنواره حرکت دانشگاهی

دانلود فایل دستورالعمل گزارش نویسی برای انجمن های علمی دانشجویی

دانلود

کارگاه شبیه سازی جلسه مذاکرات هسته ای ایران(برجام)+گزارش تصویری

 

انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه یاسوج برگزار می کند:

کارگاه های شبیه سازی مدرسه علوم سیاسی دانشگاه یاسوج


کارگاه آموزشی شبیه سازی جلسه مذاکرات هسته ای ایران(برجام)+گزارش تصویری

 

دانلود صوت شبیه سازی برجام

موضع کشورهای عضو برجام در مورد توافق هسته ای جمهوری اسلامی ایران+pdf

دانلود مجموعه مقالات علمی پژوهشی از مواضع کشور های عضو برجام

 

*مواضع های اتحادیه اروپا  دانلود

*مواضع های کشور آمریکا    دانلود

*مواضع های کشور روسیه   دانلود

*مواضع کشور چین          دانلود

*مواضع های کشور ایران   دانلود

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

کاری از واحد رسانه انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه یاسوج

نامه بسیار مهم دکتر محمدجواد ظریف به دبیرکل سازمان ملل متحد

نامه بسیار مهم دکتر محمدجواد ظریف به دبیرکل سازمان ملل متحد

 

بسم الله الرحمن الرحیم

20 اردیبهشت 1397

جناب آقای آنتونیو گوترش

دبیرکل ملل متحد

عالیجناب

همانگونه که آگاهی دارید، در تاریخ 18 اردیبهشت 1397، رئیسجمهور ایالات متحده، با نقض اساسی قطعنامهی 2231 شورای امنیت که برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) هم ضمیمهی آن است، تصمیمِ یکجانبه و غیرقانونی خود مبنی بر خروج از برجام را اعلام کردبه طور همزمان، وی با امضای یک یادداشت ریاستی به مراجع آمریکایی ذیربط دستور داد، «حضور ایالات متحده آمریکا در برجام را متوقف کنند» و «همه تحریمهای آمریکا که وفق برجام لغو یا اجرای آنها متوقف شده بود را مجددا تحمیل نمایند»، و بدین ترتیب مرتکب چندین مورد «عدم پایبندی اساسی» نسبت به برجام و تخلف آشکار از قطعنامه 2231 شورای امنیت گردیداین اقدامات بیاعتنایی کامل به حقوق بینالملل و منشور ملل متحد است، اصل حل و فصل صلحآمیز اختلافات را تضعیف میکند، چندجانبهگرایی و نهادهای آن را به مخاطره میاندازد، حاکی از بازگشت به عصر فاجعهبار و شکستخورده یکجانبهگرایی است و باعث تشویق سرکشی و قانونستیزی می‌شود.

برخلاف جمهوری اسلامی ایران که به طور دقیق به وظایف خود وفق برجام عمل کرده و به طور مکرر و پیوسته توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز راستی آزمایی شده است، ایالات متحده از روز «اجرای برجام» و به ویژه بعد از روی کار آمدن ترامپ به عنوان رئیسجمهور، مستمراً از ایفای تعهدات خود وفق برجام سر باز زده استاینجانب مهمترین موارد عدم اجرا توسط آمریکا را از جمله از طریق ۱۲ نامه رسمی خطاب به نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجی و سیاست امنیتی، در ظرفیتش به عنوان هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام، به اطلاع کمیسیون مشترک رساندهام.

در نامهای به تاریخ 12 شهریور 1395 شکایت ایران از آمریکا به دلیل  اهمال در اجرای تعهداتش هشت ماه بعد از «روز اجرا» ی برجام در صدور مجوزهای لازم برای فروش یا اجاره هواپیماهای مسافربری، مانعتراشی برای دسترسی آزاد ایران به سرمایههای خود در خارج از کشور، ممانعت از برقراری مجدد روابط جامعه بانکی و مالی غیر آمریکایی با ایران و وضع/ اعمال مجدد برخی تحریمها وفق دستور اجرای ۱۳۶۴۵ که قرار بود کاملا خاتمه یابد، را به ثبت رساندمدر آن نامه همچنین به عدم استفاده رئیسجمهور آمریکا از اختیارات خود وفق قانون اساسی این کشور برای جلوگیری از نقض تعهدات آمریکا در برجام به موجب «قانون بهبود برنامه معافیتروادید و ممانعت از مسافرت تروریستها مصوب سال ۲۰۱۵» اشاره شده است.

در نامهی مورخ 27 آبان 1395 بر ضرورت استفاده رئیسجمهور آمریکا از اختیارات خود وفق قانون اساسی برای جلوگیری از اجرایی شدن «قانون تمدید تحریمهای ایران» که آشکارا در برجام منع شده و در حکم وضع مجدد تحریمهای رفع شده وفق برجام بود ، تاکید کردم. در همان نامه تاکید شد که «ایران تا کنون خویشتنداری وافری در  مقابل  اهمال در اجرای برجام توسط برخی از اعضا، به خصوص ایالات متحده، به ویژه در حوزه خدمات بانکی و مالی و همچنین در مقابل ایجاد مزاحمت‌های پنهان و آشکار برای شرکای تجاری ایران توسط نهادها، کارگزاریها و دستگاههای آمریکایی از خود نشان داده است».

متعاقبا در نامهای به تاریخ 26 آذر 1395 به اطلاع کمیسیون مشترک برجام رساندم که در نتیجه تمدید «قانون تحریمهای ایران» در 24 آذر 1395، «ایالات متحده با وضع مجدد تحریمهای آیسا مرتکب نقض فاحش تعهداتش ذیل برجام شده است».

در نامهای به تاریخ 8 فروردین 1396به کمیسیون مشترک شکایت نمودم که «از زمان شروع به کار دولت جدید آمریکا، آنچه  اهمال در اجرای برجام  توسط دولت قبل به حساب میآمد تبدیل به خصومت آشکار و تمام عیار علیه این توافق شده است و معنا، توازن و پایداری کل این توافق را به خطر انداخته است». در این نامه تاکید گردید که دولت ترامپ «با تداوم- و حتی تشدید- تردید افکنی درباره آینده روابط اقتصادی و همکاری با ایران، از طریق فرایند غیر قانونی «بازنگری» و با «یک سلسله اظهارات تحریکآمیز علیه برجام توسط مقامات ارشد دولت آمریکا»، با سوء نیت درصدد جلوگیری از عادیسازی تجارت با ایران و محروم نمودن ایران از منافع اقتصادی است که به طور شفاف مد نظر برجام بوده است».

در نامهی مورخ 7 خرداد 1396 موارد متعددی را به اطلاع کمیسیون مشترک رساندم و شرح دادم حتی زمانی که آمریکا در ظاهر و به صورت رسمی در اجرای تعهدات برجامی خود اسقاطیهها را تمدید میکرد «هدفش تقابل با بهره مندی ایران از برجام ... و زیر سوال بردن قصد آمریکا برای حمایت  بلند مدت از توافق هستهای بود تا فضای عدم قطعیت و تردید را تشدید و دیگران را از رابطه با ایران باز بدارد».

در نامهای به تاریخ 28 تیر 1396 مدارکی قطعی دال بر وجود سیاست  نظام‌مند ایالات متحده برای منصرف کردن شرکای اقتصادی ایران از رابطه با ایران در تعارض آشکار با تعهدات آمریکا وفق برجام به خصوص بندهای ۲۸ و ۲۹ ارائه کردمدر این رابطه، به بیانیه معاون مطبوعاتی کاخ سفید اشاره کردم که در آن وی رسماً طی یک «بیانیه علنی» تصدیق نمود که رئیسجمهور ترامپ «در بحثهایی که با چندین رهبر خارجی داشته است ... بر ضرورت توقف تجارت ... با ایران تأکید کرده است».

در نامهی مورخ 22 مرداد 1396 به کمیسیون مشترک هشدار دادم که ایالات متحده با نشان دادن سوء نیت خود در حال تخریب «فضای» لازم برای «اجرای موفقیتآمیز» برجام استمشخصاً به لفاظیهای رئیسجمهور ترامپ و تحریفهای صورت گرفته از سوی دولت وی در نقض  آشکار متن، روح و هدف برجام اشاره کردم که ادعای عدمپایبندی ایران علیرغم تاییدهای مکرر آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مطرح میکردند.

در نامهای به تاریخ 28 مرداد 1396 نمونهای از اقدام آمریکا برای تاثیرگذاری بر کار حرفهای آژانس را مطرح کردمضمن اعتراض به سفر نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد به وین برای«طرح نگرانیهای دولت آمریکا در خصوص توافق هستهای با آژانس بینالمللی انرژی اتمی» و «تحت فشار قرار دادن آژانس در موضوع پایبندی ایران به توافق»، تاکید کردم که هدف اعلانی چنین سفرهایی باعث نگرانیهای جدی درباره نقض بیشتر متن و روح برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت شده و همچنین میتواند باعث خدشهدار شدن اعتبار آژانس گردد که اهمیتی حیاتی برای نظام عدم اشاعه به طور عام و برجام به صورت خاص دارد.

در نامهای به تاریخ 27 شهریور 1396 به اطلاع کمیسیون مشترک رساندم که دولت ایالات متحده در حال ایجاد بهانههای ساختگی است تا یا کاملا از برجام خارج شود، یا اینکه ادامه اجرای برجام همراه با حسن نیت و پایبندی دقیق و همراه با خویشتنداری، را برای ایران غیرممکن سازددر آن زمان واقعیات حاکی از آن بود که ایالات متحده به دنبال جعل مدرک برای «عدم تأیید» پایبندی ایران علیرغم همه گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی و حتی تأیید مکرر پایبندی ایران توسط وزارت خارجه آمریکا بوددر آن نامه متذکر شدم که دولت آمریکا نمیتواند پشت چنین روندهای داخلی که خود شریرانه به راه انداخته است پنهان شود، و باید مسئولیت کامل تبعات آن‌ را در کنگره بپذیردخاطر نشان ساختم «در حالی که جمهوری اسلامی ایران آشکارا مایل به بقا و اجرای مستمر و دقیق برجام است، و حسن نیت خود را به اثبات رسانده و خویشتنداری وافری از خود در برابر نقضها و قانونشکنیهای مستمر آمریکا از خود نشان داده است، صبر مردم ایران که زبانزد همگان است، بیحد و مرز نیست، و گزینههای دولت ایران نیز محدود نیستند».

در نامهی مورخ 24 مهر 1396با اشاره به اقدام غیرقانونی مورخ  21 مهر 1396در عدم تأیید پایبندی ایران به برجام در لوای فرایندهای داخلی قانون آمریکا، تاکید کردم که آمریکا فعالانه در صدد محروم ساختن ایران از منافع تعهدات آمریکا برای رفع تحریمها وفق برجام استبدین لحاظ، ایالات متحده آمریکا مرتکب نقض شدید متن و محتوای بندهای ۲۶، ۲۸ و ۲۹ برجام شده استدر همین نامه تصریح کردم که جمهوری اسلامی ایران هرگز به تقاضاهای غیرقانونی تن نخواهد داد و از دیگر اعضای برجام نیز چنین انتظاری دارد.

در نامهای به تاریخ 12 بهمن 1396 به صورت رسمی به اولتیماتوم رئیسجمهور ترامپ در تاریخ 22 دی 1396 اعتراض کردم که طی آن از دیگر اعضای برجام خواسته بود در تغییر غیرقانونی مفاد توافق از وی تبعیت کننداز دیگر اعضای برجام خواستم با مسئول شمردن آمریکا در برابر اقدامات خطرناک و غیرقانونیاش و با خودداری از صدور هر گونه بیانیه یا اقدامی که میتواند نرمش یا امتیاز به آمریکا در تغییر، اصلاح و یا به هرشکلی تضعیف برجام تفسیر شود، نسبت به مسئولیت مشترک خود برای صیانت از توافق هوشیار باشند.

در نامه‌‌ای به تاریخ امروز تدابیری را برشمردهام که بایستی از طریق کمیسیون مشترک برای رسیدگی به تخلفات آمریکا در قبال ایران و حقوق بینالملل از جمله خروج غیرقانونی از توافق و بازگرداندن تحریمها اتخاذ شوند.

عالیجناب،

همانطور که در این مکاتبات ملاحظه کردید، ایالات متحده تقریباً از همان ابتدا مدام مفاد توافق را نقض کرده و حتی دیگر اعضای برجام را از اجرای کامل تعهداتشان باز داشته است. این نقضها شامل تخطی‌های نظام‌مند، اجرای صوری، غیرموثر، سطحی، معیوب و دیرهنگام، تاخیرهای غیرموجه، تحریم های جدید، اظهارات مقامات عالیرتبه به ویژه شخص رئیس جمهور علیه برجام، خودداری از صدور هر گونه مجوز اوفک در 16 ماه گذشته، و تلاشهای هماهنگ نهادها و عوامل دولتی آمریکا برای بازداشتن فعالانه جامعه تجاری از همکاری با ایران بوده است.

اقدام غیر‌قانونی آمریکا در خروج غیرموجه از برجام، این دولت را برای فاحش‌ترین نقض تعهداتش ذیل این توافق، مسئول می سازد. ایالات متحده قطعنامه2231 شورای امنیت که این کشور خود از جمله بانیان آن بود و با اتفاق آرا در شورا تصویب شد را نیز وقیحانه نقض نموده استبنا بر این، ایالات متحده باید در برابر عواقب عمل زیانبار و خطرناکش که در چالش آشکار با منشور ملل متحد و حقوق بین الملل است مسئول شناخته شود.

نقض های فاحش متعدد و طولانی ایالات متحده طی سه سال گذشته به ویژه در 16 ماه گذشته، مانع تراشیهای فعالانه در مسیر اجرای تعهدات دیگر اعضای برجام، اجرای صوری همراه با سوء نیت، توقف غیرموجه و غیرقانونی اجرای تعهداتش ذیل برجام و وضع مجدد رسمی تحریم‌های غیرقانونی باعث زیان غیرقابل جبرانی به ایران و روابط تجاری بینالمللی‌اش شده است. ایالات متحده باید برای این خسارتها مسئول شناخته شود و خسارت ملت ایران جبران گردد.

برجام یک توافق چندجانبه براساس عمل متقابل است. دامنه، مقررات و زمانبندی آن مبتنی بر یک توازن ظریف، مذاکره شده و مورد توافق چندجانبه است که نمیتواند گستردهتر شود، تغییر یابد یا مورد مذاکره مجدد قرار گیرد. منافع آن برای مردم ایران نمیتواند مشروط به هیچ شرط دیگری به جز اقدامات داوطلبانه هستهای مندرج در برجام و ضمایم آن گردد. برخی از مهمترین منافع اقتصادی ایران از برجام ناشی از تعهدات رفع تحریمی ایالات متحده است. چنانچه برجام بخواهد به حیات خود ادامه دهد، مابقی اعضای برجام و جامعه بین المللی بایستی کاملا اطمینان دهند که منافع ایران بدون هیچ شرطی از طریق اقدامات مناسب ملی، منطقه ای و جهانی جبران میگردد.

جمهوری اسلامی ایران به تعهدات خود ذیل برجام به صورت کامل پایبند بوده است. این امر، همان طور که در گزارش های مدیرکل به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل از «روز اجرا» در ژانویه 2016 تاکنون منعکس شده، به صورت مکرر توسط آژانس راستی آزمایی شده است. در راستای تعهد ایران به قانونمندی و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی، جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفته است برای یافتن راهکارهای جبران موارد متعدد نقض فاحش برجام از سوی ایالات متحده و خروج غیرقانونیاش و نیز تعیین امکان و چگونگی تضمین منافع کامل و حقوق حقه مردم ایران از این دستاورد دیپلماتیک جهانی توسط مابقی اعضای برجام و دیگر شرکای اقتصادی، با حسن نیت به سازوکارهای برجام توسل جوید. چنانچه پس از طی راهکارهای موجود برای جبران خسارت، حقوق و منافع مردم ما به صورت کامل تامین نگردد، این حق غیرقابل تردید ایران که درچارچوب برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت هم شناسایی شده— میباشد تا نسبت به اتخاذ اقدامات مناسب در پاسخ به اعمال غیرقانونی فراوان و مداوم ایالات متحده به ویژه خروج و تحمیل مجدد همه تحریمها مبادرت ورزد.

من مصرانه از سازمان ملل میخواهم که ایالات متحده را برای رفتار غیرمسئولانه و یک جانبهاش که تاثیر مخربی بر حاکمیت قانون، چندجانبه گرایی و بنیانهای دیپلماسی داشته است، مسئول بداند.

موجب امتنان خواهد بود چنانچه این نامه به عنوان سند مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متحد توزیع گردد.

با تقدیم احترامات فائقه

 

محمد جواد ظریف

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از دانشجویان و معلمان

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) به مناسبت هفته معلم در دانشگاه فرهنگیان حضور یافتند و در دیدار هزاران نفر از دانشجویان و معلمان، منزلت و جایگاه والای معلمان را همچون معیشت آنان بسیار مهم و نیازمند توجه کامل خواندند و اجرای زمان‌بندی شده سند متقن و جامع تحول آموزش‌وپرورش را بسیار لازم و زمینه‌ساز نوسازی این دستگاه عظیم و سرنوشت‌ساز برشمردند.
ایشان همچنین در سخنان مهمی درباره «امریکا» و «برجام» با اشاره به استمرار عزت و عظمت ملت ایران و بی‌نتیجه ماندن توطئه‌های دشمنان تأکید کردند: بارها گفته بودیم «به امریکا اعتماد نکنید»، این هم نتیجه‌اش. درباره مذاکره با سه کشور اروپایی هم می‌گوییم به اینها هم نباید اعتماد کرد و برای هر قرارداد باید تضمین‌های واقعی و عملی بگیرید وگرنه نمی‌شود به این شکل حرکت را ادامه داد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حرفهای سخیف و سبک دیشب ترامپ گفتند: این شخص علاوه بر بیش از ده دروغ آشکار، ملت ایران و جمهوری اسلامی را هم تهدید کرد که بنده از طرف ملت ایران به او می گویم «شما غلط می کنید».
ایشان مسئله امریکا را مسئله‌ای مهم، جدی و غیر احساساتی بر شمردند و خاطرنشان کردند: دشمنی مستمر، عمیق و براندازانه آمریکایی‌ها، دشمنی با اینجانب یا دیگر مسئولان کشور نیست بلکه خصومت با مجموعه نظام اسلامی و ملتی است که این نظام را انتخاب کرده و در راه آن حرکت می‌کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین زمینه افزودند: حتی در دولت اوباما که نامه می‌نوشتند و حرفهایی می‌زدند، در صدد براندازی بودند اما به دروغ می‌گفتند هدفمان براندازی نظام اسلامی نیست.
رهبر انقلاب در بازخوانی کوتاه روند منتهی به قرارداد برجام افزودند: وقتی مسئله هسته‌ای و تحریم‌ها شروع شد، برخی چهره‌های شناخته شده به اینجانب می‌گفتند «چرا بر روی مسئله هسته‌ای می‌ایستید، این مسئله را کنار بگذارید تا آمریکایی‌ها خباثت و دشمنی نکنند».
ایشان افزودند: این حرف البته از چند زاویه غلط بود؛ یکی اینکه انرژی هسته‌ای نیاز واقعی کشور است و تا چند سال دیگر، ایران به ۲۰ هزار مگاوات برق هسته‌ای نیاز دارد.
رهبر انقلاب اسلامی در همین زمینه خاطرنشان کردند: می‌گویید برای تأمین نیاز خود به انرژی، «نفت» دارید اما مگر نفت، ابدی است؟ آیا وقتی نفت تمام شد تازه به دنبال امکانات هسته‌ای برویم؟ آیا نسل‌های آن روز ما را لعنت نمی‌کنند که چرا به موقع، سراغ انرژی هسته‌ای نرفتید؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: همان موقع به این مسئولان می‌گفتم «انرژی هسته‌ای بهانه است اگر این را کوتاه بیایید آمریکایی‌ها بهانه دیگری می‌گیرند» آنها می‌گفتند «اینجوری نیست» اما حالا دیدید که همین‌جوری است و آنچه می‌گفتیم تحقق یافت.
ایشان افزودند: مسئله هسته‌ای را به شکلی که مخالفان ایران می‌خواستند قبول کردیم و زیر بار رفتیم اما دشمنی آمریکا و بهانه‌گیری آنها تمام نشد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به بهانه‌های آمریکا درباره توان دفاعی و حضور منطقه‌ای ایران، تأکید کردند: اگر فردا اعلام کنید که دیگر موشک تولید نمی‌کنیم یا برد آنها را محدود می‌کنیم این مسئله تمام می شود، اما حتماً یک بهانه و قضیه دیگر را مطرح می‌کنند چرا که دعوای آنها با ما بنیادی است و آمریکا با اصل جمهوری اسلامی مخالف است.
ایشان علت اصلی این خصومت شدید را پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی و کوتاه شدن دست آمریکایی‌ها از ایران دانستند و افزودند: آنها می خواهند نظام را نابود و مجدداً بر ایرانِ دارای ذخایر مهم و موقعیت راهبردی حکم‌فرمایی کنند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: آمریکایی ها نوکرانی می‌خواهند که مانند برخی حکام کشورهای منطقه فقط اطاعت کنند اما جمهوری اسلامی عزت خود و ملت ایران را به رخ آنها می‌کشد و این عظمت و سرافرازی برای آنها قابل تحمل نیست.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به نامه‌ای که ترامپ چند روز قبل برای حکام کشورهای خلیج فارس فرستاده است، افزودند: رئیس‌جمهور آمریکا در نامه به این کشورها دستور می‌دهد که این کارها را بکنید و آن کارها را نکنید، آنها می‌خواهند با نظام اسلامی همین گونه رفتار کنند اما نمی‌توانند چرا که جمهوری اسلامی ذلت ملت و کشور را در دوران قاجار و پهلوی به عزت و استقلال و ایستادگی تبدیل کرده و از منافع ملی خود کوتاه نمی‌آید.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان رفتار زشت و سخیف ترامپ را قابل انتظار خواندند و با اشاره به استمرار خباثت همه مسئولان مختلف آمریکایی در همه سالهای پس از انقلاب افزودند: کسانی که آن خصومت‌ها را نسبت به ملت ایران انجام می‌دادند، اکنون استخوانهایشان زیر خاک است اما جمهوری اسلامی ایستاده است، این آقا هم روزی بدنش زیر خاک می رود اما جمهوری اسلامی همچنان ایستاده و سرافراز خواهد بود.
بخش مهم دیگری ازسخنان امروز رهبر انقلاب اسلامی به «برجام» اختصاص داشت.
ایشان با یادآوری تذکرات مکرر خود در جلسات خصوصی و عمومی به مسئولان درباره پرهیز از اعتماد به امریکا افزودند: به مسئولین گفتیم قبل از هرقرارداد از طرف مقابل تضمین‌های واقعی بگیرید و به حرف آنها اعتماد نکنید.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری شروط خود برای پذیرش برجام از طرف ایران گفتند: یکی از این شروط، تضمین کتبی و امضای رئیس‌جمهور وقت امریکا مبنی بر برداشته شدن تحریمها بود، البته مسئولان محترم تلاش کردند اما نتوانستند و نتیجه‌اش این شد که بعد از دو سال و نیم عمل کردن ایران به همه تعهدات، رئیس‌جمهورآمریکا ضمن خروج از برجام، ملت ایران را تهدید هم می‌کند!
رهبر انقلاب اسلامی در فراز بسیار مهم دیگری از سخنانشان به برخی حرفها درباره ادامه دادن برجام با سه کشور اروپایی اشاره کردند و افزودند: من به این سه کشور هم اعتماد ندارم و می‌گویم به اینها هم اعتماد نکنید. اگر می‌خواهید قراردادی ببندید، تضمین واقعی و عملی بگیرید والا فردا این ها هم همان کار امروز آمریکا را به شیوه دیگری خواهند کرد.
ایشان خاطرنشان کردند: اینها گاهی در حال لبخند، خنجر را در سینه طرف مقابل فرو می‌برند و با تعریف و تمجید ظاهری و این که ما می‌دانیم شما قرارداد را به هم نمی‌زنید، اهداف خود را دنبال می‌کنند.
رهبر انقلاب اسلامی درباره کار با اروپایی‌ها افزودند: این مسئله بسیار حساس است، اگر توانستید تضمین قطعی و قابل اعتماد بگیرید که البته بسیار بعید است، اشکالی ندارد و حرکت را ادامه دهید، و گرنه نمی‌شود به این شکل حرکت را ادامه داد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مسئولان کشور را در معرض آزمونی بزرگ توصیف و تأکید کردند: مسئولان در معرض «آزمون بزرگ» قرار دارند که آیا عزت و اقتدار این ملت را حفظ خواهند کرد یا نه. باید عزت و منافع ملت به معنی واقعی کلمه تأمین شود.
ایشان افزودند: البته خوشبختانه مسئولان هم همین مسئله تأمین منافع را گفته‌اند اما برای تحقق این هدف باید با دقت، هوشیاری و عاقلانه با اروپایی‌ها روبرو شد و به حرف مسئولان اروپایی اعتماد نکرد، چرا که صرف حرف زدن اعتبار ندارد و آنها در عالم دیپلماسی کاملاً بی‌اخلاق عمل می‌کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان، این دیدار را به لحاظ حضور در جمع جامعه عظیم‌الشأن معلمان، یکی از شیرین ترین دیدارها توصیف کردند و با اشاره به جمله معروف امام خمینی(ره) که معلمی «شغل انبیاء» است، خاطرنشان کردند: متأسفانه هنوز جایگاه و منزلت معلم به صورت واقعی در جامعه تبیین نشده و در اذهان عمومی شکل نگرفته است که این کار فقط با صحبت امکان‌پذیر نیست بلکه نیازمند برنامه‌ریزی و کارهای هنری در ابعاد مختلف است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه تعلیم و تربیت عمومی باید در جهت برخورداری از عدالت و تربیت انسان‌هایی عدالت‌پرور، عدالت‌ساز و عدالتخواه باشد، افزودند: جهت‌گیری و اهداف آموزش‌وپرورش در دوران ۱۲ ساله تحصیل باید بگونه ای باشد که دانش آموز، جایگاه خود را در کاروان حرکت به سمت پیشرفت، بیابد و با احساس مسئولیت و با روحیه آزاداندیشی، راستگو، بلندهمت، شجاع، فداکار، پاکدامن و پرهیزکار، تربیت و تحویل جامعه شود.
رهبر انقلاب اسلامی، عرصه تربیت جوانان والا و با انگیزه و با همت را عرصه یک جنگ بزرگ و واقعی دانستند و گفتند: برخی می خواهند لالایی بخوانند تا ما خوابمان ببرد و متوجه این جنگ نشویم، درحالی‌که جریان مقابل نظام اسلامی به‌شدت تلاش دارد از راههای مختلف مانع تربیت نسل جوان با چنین خصوصیاتی شود.
ایشان با اشاره به وجود الگوهای برجسته و فراوان در جامعه، خاطرنشان کردند: ما برای تربیت نسل جوان منطبق بر اهداف و آرمان‌ها و جهت‌گیری‌های نظام اسلامی دچار فقر الگو نیستیم که سراغ فلان شخصیت تاریخی بیگانه برویم، بلکه الگوهای بزرگی همچون شهدای هسته‌ای، شهید چمران، شهید آوینی و شهید حججی داریم که با احساس مسئولیت و با قدرت و عزت و برای افتخار و سربلندی ملت، در مقابل دشمن ایستادند.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه با تأکید بر لزوم تعلیم «علم نافع» در آموزش‌وپرورش، گفتند: نباید نگرش به آموزش‌وپرورش همانند نگرش به دیگر دستگاهها و ادارات باشد زیرا این مجموعه، فرصت کم‌نظیر و ۱۲ ساله برای انتقال صحیح و جامع آرمانهای انقلابی و ملی و نهادینه‌کردن هویت ملی در کودکان و نوجوانان در اختیار دارد.
ایشان افزودند: آموزش‌وپرورش برای رسیدن به اهداف والای خود نیازمند نوسازی است و این نوسازی با تحقق سند تحول آموزش‌وپرورش، امکانپذیر است.
رهبر انقلاب اسلامی، تحقق سند تحول را از واجب‌ترین کارها برشمردند و گفتند: به‌رغم اقدامات انجام‌گرفته اما گزارشها نشان می‌دهد، تا کنون فقط کمتر از ۱۰ درصد از سند تحول آموزش‌وپرورش تحقق یافته است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: مطالبه اصلی من از آموزش و پروش این است که برای تحقق سند تحول، زمانبندی دقیقی معین و این سند اجرا شود.
ایشان یکی دیگر از کارهای ضروری برای تحقق سند تحول آموزش‌وپرورش را آشنایی بدنه آموزش‌وپرورش با این سند دانستند و در خصوص معاونت پرورشی نیز گفتند: من بارها بر موضوع معاونت پرورشی تأکید کرده‌ام و انتظار این است وزیر محترم که فردی با انگیزه و با نشاط هستند، این موضوع را به‌طور جدی پیگیری کنند.
یکی دیگر از نکاتی که رهبر انقلاب اسلامی مورد تأکید قرار دادند، توجه همه‌جانبه و کاملاً حرفه ای و بدون تبعیض به موضوع تیزهوشان و مدارس سمپاد بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه در خصوص سند ۲۰۳۰ نیز گفتند: من سال گذشته، رسماً و علناً و با قاطعیت، اجرای این سند انحرافی را منع کردم که با استقبال مسئولان هم مواجه شد اما شنیده‌ام در بخش‌های مختلف، برخی مفاد سند ۲۰۳۰ در حال اجرا است که این به معنای قراردادن مهم ترین مسئله کشور، در اختیار بیگانگان است.
ایشان افزودند: معنی ندارد کشوری همچون ایران با این سابقه و فرهنگ و با این نظام مقتدر، برنامه های آموزشی و تربیتی خود را از دیگران بگیرد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین به موضوع دانشگاه فرهنگیان و دانشگاههای تربیت معلم پرداختند و گفتند: دانشگاههای تربیت معلم باید از نظر کیفی و کمّی توسعه یابند زیرا تا چند سال آینده تعداد زیادی از معلمان بازنشسته می‌شوند و کشور با بحران کمبود معلم مواجه خواهد شد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه «معلمی» یک حرفه هنری و تخصصی است و نیاز به آموزش دارد، خاطرنشان کردند: متأسفانه در خصوص دانشگاه فرهنگیان و دانشگاههای تربیت معلم کوتاهی شده است و این دانشگاهها از لحاظ استاد، بودجه و فضای آموزشی دچار کمبودهای جدی هستند.
ایشان از وزارت علوم، سازمان مدیریت و سازمان امور استخدامی خواستند با همکاری وزارت آموزش‌وپرورش این مشکلات را برطرف کنند و سهمیه جذب اعضای هیأت علمی این دانشگاهها را افزایش دهند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در خصوص جذب اساتید برای دانشگاههای فرهنگیان تأکید کردند: اساتید این دانشگاهها باید از لحاظ خصوصیات فکری و از لحاظ علمی و تدیّن و روحیه انقلابی، جزو شاخص‌ترین‌ها و منطبق با معیارهای سند تحول باشند.
ایشان با تأکید بر اینکه هسته‌های گزینش در رعایت این معیارها نباید هیچ گونه مسامحه‌ای انجام دهند، اساتید و دانشجویان دانشگاههای تربیت معلم را به انس با آثار شهید مطهری توصیه کردند.
رهبر انقلاب در پایان سخنانشان، آینده کشور را روشن و متعلق به ملت بویژه جوانان عزیز این سرزمین دانستند وتأکید کردند: آینده ایران ما، بدون تردید به مراتب بهتر از امروز خواهد بود.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان، خانم عادلی رئیس پردیس دانشگاهی نسیبه، خانم زهره اسلامی‌نیا دانشجومعلم دانشگاه فرهنگیان، دکتر سهراب مروتی استادمعلم دانشگاه فرهنگیان و آقای رامین نصیری معلم نمونه کشوری به نمایندگی از دانشجویان و استادان دانشگاه فرهنگیان و معلمان کشور به طرح دغدغه‌ها و دیدگاه‌های خود پرداختند.
محورهای مطالب مطرح شده به این شرح بود:
•     لزوم حمایت همه جانبه از دانشگاه فرهنگیان و ارتقای کمی و کیفی آن
•    ضرورت نهادینه کردن علم، ایمان، مهارت و کارآفرینی در دانش‌آموزان
•    انتقاد از اجرایی نشدن سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش
•    لزوم توجه جدی به معیشت و منزلت اجتماعی فرهنگیان
•    لزوم اصلاح ساختار جذب هیأت علمی و نیروی انسانی در دانشگاه فرهنگیان
•    نیاز به جذب و افزایش تعداد معلم با توجه به افزایش تعداد دانش‌آموزان و بازنشستگی تعداد زیادی از معلمان در سال‌های آینده
•    ضرورت تحقق عدالت آموزشی و توجه به دانش‌آموزان مناطق محروم و عشایری

همچنین آقای بطحایی وزیر آموزش‌وپرورش در گزارشی، معلمان را کانون اساسی و مؤثرترین عنصر در نظام تعلیم و تربیت خواند و گفت: برنامه‌ریزی و تحول در آموزش‌وپرورش با تکیه بر سند تحول بنیادین آن، پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، کیفیت‌بخشی به مدارس دولتی و افزایش اختیارات آنها، کاربردی کردن آموزش‌ها و توسعه مهارت‌ها از مهمترین رویکردها و اقدامات انجام‌شده در آموزش‌وپرورش بوده است.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین در بدو ورود به دانشگاه فرهنگیان در جمع مسئولان وزارت آموزش‌وپرورش، جمعی از اساتید دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی و نمایندگان معلمان استانها حضور یافتند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنان کوتاهی با تأکید بر اینکه هزینه‌کردن منابع در بخش آموزش در واقع سرمایه‌گذاری برای آینده کشور است، افزودند: اگر این سرمایه‌گذاری امروز انجام نشود، فردا خسارت آن را همگان خواهند دید.
ایشان با انتقاد از برخی تعابیر غلط مبنی بر اینکه دستگاههایی چون آموزش‌وپرورش بودجه کشور را می‌بلعند، گفتند: نباید این افکار انحرافی مبنای تأمین بودجه آموزش‌وپرورش با شیوه‌های شک‌برانگیز و مشکل‌زا قرار بگیرد، بلکه آموزش‌وپرورش باید همچون گذشته به صورت دولتی اداره شود.

افشای بیش از ۱۰ دروغ ترامپ درباره ایران

دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا در وارونه جلوه دادن واقعیت، سرآمد است.

 
افشای بیش از ۱۰ دروغ ترامپ درباره ایراناو در سخنرانی اش هنگام خروج از برجام افزون بر ۱۰ دروغ را بیان کرد. اسنادی برای کذب بودن هریک از آنها حتی در محافل رسانه ای هم وجود دارد که به برخی اشاره می شود:
۱- ایران در آستانه ساخت بمب اتم
40 گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی طی ۱۵ سال گذشته ، سه گزارش جامعه اطلاعات و امنیتی امریکا و تصریح پمپئو وزیر خارجه کنونی این کشور در سنا این موضوع را رد می کند. 
2- پایبند نبودن ایران به برجام
11 گزارش آژانس بیانگر آن است که این گفته ترامپ، دروغ است. آمانو مدیر کل آژانس هم بر نبود انحراف در برنامه هسته ای ایران تاکید دارد.
3- ادعای ضعف نظام بازرسی برجام
ایران با پذیرش داوطلبانه کد اصلاحی ۱/۳ ، پروتکل الحاقی و بازرسی های فراپادمانی تا 25 ساله، پذیرای شدیدترین رژیم بازرسی ها در جهان است. 
4- برجام جلوی توان موشکی ایران را نگرفت
مبنای مذاکرات در برجام صرفا هسته ای بود و ربطی به سایر موضوعات نداشت. ایران از شروع مذاکرات صرفا در مورد فعالیت های هسته ای مذاکره می کرد.
5- خطر موشک‌های ایران برای شهرهای آمریکا
بارها به صورت رسمی گفته شده است که بُرد موشک های ایران 2هزار کیلومتر و دفاعی است بنابراین، این موشکها برای شهرهای امریکا که در 8 تا 9 هزار کیلومتری ایران قرار دارند خطری ندارد.
6-حمایت مالی ایران از تروریسم
گروه های تروریستی تکفیری از جمله داعش که حدود یک دهه است منطقه را به آشوب کشیده اند از دلارهای نفتی ارتجاع عرب به سرکردگی سعودی ارتزاق می کنند و ریاض هم از دوستان اندرونی کاخ سفید است.
7- حمایت تسلیحاتی ایران از تروریسم
سلاحهایی که در اختیار گروههای تروریستی در منطقه غرب آسیا قرار دارد از طریق کشورهای غربی و هم پیمانان منطقه ای آنها به دست این گروهها می رسد. 
8- دلسوزی برای مردم ایران
امریکا با تحریم ملت ایران، مانع شدن برای سفر، تحریم دارو ، ندادن قطعات هواپیما و ... همواره با مردم ایران سر ستیز داشته است.
9-ایران عامل هرج و مرج در منطقه 
عامل هرج ومرج در منطقه و ایجاد ناامنی در سوریه ، عراق ،یمن، بحرین ، لبنان و ... هم پیمانان ایالات متحده از جمله عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی هستند. 
10- استناد به اسناد نمایشی نتانیاهو
اسنادی که نتانیاهو با عنوان 1500 سی دی و 55 هزار سند رونمایی کرد برای هیچ کس باور پذیر نبود ،حال چگونه ترامپ به آنها استناد کرد. 
11- انتقال میلیاردها دلار به ایران
غرامت 400میلیون دلاری که آمریکا طبق حکم دادگاه لاهه در ماجرای محکومیت این کشور در موضوع قرارداد تسلیحاتی مربوط به دوره پهلوی مجبور شد به ایران پرداخت کند ربطی به برجام ندارد.
نویسنده : دکتر حسن عابدینی 
کارشناس ارشد مسائل سیاسی

16 حادثه و رویداد مهم جهان در سال 2016

از آغاز سال 2016 میلادی تا پایان آن حوادث بی‌شماری را در صحنه سیاست بین‌الملل شاهد بود که البته اغلب آن برای بشر و تمدن بشری ناگوار و ناخوشایند بود.

 
 

به گزارش سرویس بین المللخبرگزاری صداوسیما ، جهان در سال 2016 شاهد شانزده رویداد مهم سیاسی و امنیتی بود.

سرفصل و شرح شانزده رویداد به شرح زیر  است :
1- قطع روابط ایران و عربستان
2ـ درگیری ارمنستان و آذربایجان
3ـ کودتا در ترکیه
4ـ برگزیت
5ـ خلع رئیس جمهور برزیل با رای مجلس سنای این کشور
6ـ بزرگترین آزمایش هسته‌ای کره شمالی
7ـ آغاز شکست تروریستهای تکفیری درعراق
8ـ انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا
9ـ توافق صلح دولت کلمبیا و شورشیان فارک 
10ـ درگذشت فیدل کاسترو رهبر کوبا 
11ـ تصمیمات جدید شیخ نشینهای خلیج فارس و انگلیس 
12ـ  عزل رئیس جمهور کره جنوبی 
13ـ ترور سفیر روسیه در ترکیه 
14ـ  آزادی حلب در سوریه 
15ـ اقدام کم سابقه شورای امنیت سازمان ملل در تصویب قطعنامه علیه رژیم اشغالگر قدس 
16ـ  تروریسم و مهاجرت، همچنان دو نگرانی عمده اروپاییان
 
از آغاز سال 2016 میلادی تا پایان آن (11دی1394 تا 11دی1395) حوادث بی‌شماری را در صحنه سیاست بین‌الملل شاهد بود که البته اغلب آن برای بشر و تمدن بشری ناگوار و ناخوشایند بود. شدت گرفتن درگیری‌ها در منطقه غرب آسیا از سوریه گرفته تا عراق و یمن و ...  مهم‌ترین بخش این حوادث ناگوار بود. تبعات ناآرامی‌ها در منطقه، دامان اروپایی‌ها را هم گرفت؛ کشورهای اروپایی ‌علاوه بر موارد متعدد بمب‌گذاری‌های تروریستی، با موج مهاجرت افرادی مواجه شدند که در نتیجه سیاست‌های مداخله‌جویانه غرب به ویژه آمریکا آواره شده بودند. در آمریکا، مردی بر سر کار آمد که همه سیاست‌های دولت آمریکا را در ابعاد داخلی و خارجی مورد نقد قرار داد و فرآیند چرخش نخبگان را به شکلی غیر قابل پیش بینی تغییر داد. سه زن در سه کشور جهان (آمریکا- برزیل و کره جنوبی) در اداره امور کشور ناکام شدند و عرصه را به مردان واگذار کردند. با این همه دو حادثه روزنه‌هایی از امید برای تحقق صلح ایجاد کرد. اول اینکه در کلمبیا شورشیان فارک بالاخره بعد از نیم قرن پذیرفتند که بازیگری سیاسی باشند تا بازیگری شبه نظامی و اخلال‌گر. دوم و مهم‌تر، آزادی حلب که  سر انجام  بعد از چهار سال، ارتش سوریه توانست این کشور را از لوث وجود تروریست‌ها پاک کند و کنترل آن را بدست گیرد. در این نوشتار به 16 رویداد مهم در سال 2016 اشاره شده است که علاوه بر موارد بالا، موارد دیگری را نیز در بر می‌گیرد.  
 
1ـ  قطع روابط ایران و عربستان 
    در آغازین روزهای سال2016 (13دی1394) وزیر امور خارجه عربستان سعودی اعلام کرد کشورش روابط دیپلماتیک با ایران را قطع می‌کند. از نظر تحلیلگران اگرچه تحولات بعد از اعدام شیخ نمر در عربستان به قطع روابط دو کشور منجر شد، اما تنش در روابط ایران و عربستان به بعد از تحولات بیداری اسلامی و به ویژه امضای برجام، بازمی‌گردد. چرا که در نتیجه این تحولات نقش منطقه‌ای ایران تقویت شده بود و بر همین اساس عربستان درصدد مقابله با نفوذ ایران و تغییر موازنه به نفع خود بود. اعدام جمعی از شیعیان به ویژه «شیخ نمر» از جمله اقدامات عربستان در این راستا بود. هر چند جمهوری اسلامی ایران در قبال این موضوع و نیز فاجعه منا با خویشتنداری برخورد کرد، اما در پی تعرض به سفارت عربستان در تهران، بهانه برای عربستان فراهم شد تا با ایجاد فضایی ضد ایرانی، ضمن تشویق دیگر کشورها از جمله بحرین، سودان و جیبوتی به قطع رابطه با ایران،‌روابط دیپلماتیک خود را نیز با ایران قطع کند. 
 
2ـ درگیری ارمنستان و جمهوری آذربایجان 
    دوم آوریل 2016 (14 فروردین 1395) نیروهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان در منطقه قره باغ با هم درگیر شدند و آتش بس سال 1994 را نقض کردند. درگیری دو کشور بر سر قره باغ یک قرن سابقه دارد، اما با بروز نشانه‌های فروپاشی شوروی، درگیری‌ها شکل جدی‌تری به خود گرفت. نبرد ارمنستان و آذربایجان بر سر قره‌باغ طی سالهای 1988 تا 1994 بیش از 35 هزار کشته برجای گذاشت. با امضای توافقنامه بیشکک در 8 می 1994 دو کشور با آتش بس موافقت کردند. این توافقنامه از سال 1994 تاکنون بارها نقض شده، اما درگیری سال 2016 از حیث ابعاد رویارویی و خسارت‌های مادی و انسانی، گسترده‌تر از موراد نقض پیشین بود. 
 
3ـ کودتا در ترکیه 
    در تاریخ  15و 16 ژوئیه  2016 (25 تیر1395) گروهی از نظامیان ترکیه در تلاشی نافرجام برای سرنگونی اردوغان مشارکت کردند. طی این کودتا، ارتش جت‌های جنگی را در آسمان استانبول و آنکارا به پرواز درآورد و پل‌های بسفر و سلطان محمد فاتح در استانبول را مسدود کرد. آنها همچنین در تلویزیون دولتی ترکیه اعلام کردند ارتش برای حفظ دموکراسی و حقوق بشر در ترکیه، اداره امور را در دست گرفته است. حکومت ترکیه برای مبارزه با کودتاگران از پلیس درخواست کمک کرد. ساعاتی پس از آغاز درگیری‌ها، دولت ترکیه اعلام کرد کنترل کشور را به دست گرفته و  نظامیان کودتاگر را بازداشت کرده است. اردوغان بلافاصله کودتا را به فتح الله گولن (مخالف مقیم آمریکا) ارتباط داد و از آمریکا خواست او را به ترکیه مسترد کند. اما فتح الله گولن هرگونه ارتباط با کودتا را رد کرد؛ آمریکا هم حاضر نشد او را به ترکیه باز پس گرداند. 
 
4ـ برگزیت(خروج انگلیس از اتحادیه اروپا)
   برگزیت (Brexit) به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا اشاره دارد. در همه‌پرسی23 ژوئن 2016 (3 تیر1395) بیش از 16 میلیون بریتانیایی به خروج کشورشان از اتحادیه اروپا رأی دادند. این در حالیست که بیش از 16 میلیون نفر آنان خواستار ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا بودند. سقوط ارزش پوند، نفت و بازارهای جهانی، استعفای دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس و تحرکات ارتش جمهوری‌خواه ایرلند برای جدایی ایرلند شمالی از بریتانیا از جمله پیامدهای فوری برگزیت بود. برگزیت ممکن است در میان مدت، دولت‌ها و مردم کشورهای دیگر را به خروج از اتحادیه تشویق و روند همگرایی اروپایی را با بحران مواجه نماید. 
 
5ـ خلع رئیس جمهور برزیل با رای مجلس سنای این کشور
    31  آگوست 2016 (10 شهریور 1395) با رای مجلس سنای برزیل، دیلما روسف، اولین رئیس جمهور زن این کشور به اتهام سوء استفاده غیرقانونی از بودجه ملی از ریاست جمهوری برکنار شد. با برکناری روسف، به 13 سال حکومت چپگراها در برزیل پایان داده شد. روسف متهم بود که در آستانه برگزاری انتخابات عمومی سال 2014، هزینه‌های دولت را در راستای فعالیت تبلیغاتی خود افزایش داده و  آمار دولتی را دستکاری کرده است. با برکناری روسف، میشل تمر، معاون وی پست ریاست جمهوری را تا پایان سال 2018 در اختیار گرفت.
 
6ـ بزرگترین آزمایش هسته‌ای کره شمالی
    نهم سپتامبر 2016 (19 شهریور 1395) دولت کره شمالی تایید کرد که پنجمین و بزرگترین آزمایش هسته‌ای خود را انجام داده است. بنا بر اعلام دولت کره شمالی، این آزمایش هسته‌ای نشان داد که این کشور توان سوار کردن کلاهک هسته‌ای بر روی موشک را دارد. در پی این اقدام کره شمالی، وزارت خارجه چین با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: علیرغم اعتراض‌های جامعه جهانی، «پیونگ یانگ» بار دیگر به انجام آزمایش هسته‌ای اقدام کرد و دولت چین مخالفت شدید خود را با این اقدام اعلام می‌کند. «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا درباره عواقب جدی این اقدام پیونگ یانگ به سران این کشور هشدار داد و در تماس تلفنی با «شینزو آبه» نخست وزیر ژاپن بر لزوم تشدید تحریم‌های بیشتر علیه کره شمالی تاکید کرد. فرانسه از شورای امنیت سازمان ملل متحد خواست با صدور قطعنامه‌ای به این آزمایش واکنش سختی نشان دهد. آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای هم آزمایش موشک هسته‌ای کره شمالی را عمیقا نگران‌کننده توصیف کرد.
 
7ـ آغاز شکست تروریست­های تکفیری در عراق
    17 اکتبر 2016 (26 مهر 1395) با فرمان نخست وزیر عراق عملیات باز پس‌گیری موصل از داعش با عنوان «نینوا می‌آییم» آغاز شد. در این عملیات که عراقی‌ها از آن به عنوان «مادر جنگ‌ها» یاد می‌کنند،30 هزار نیروی عراقی شامل ارتش، الحشد الشعبی، پیشمرگه، پلیس اتحادیه، نیروهای عشایری و محلی و یگان‌های نیروهای سازمان مبارزه با تروریسم حضور دارند. پیش‌بینی شده عملیات آزادسازی نینوا بین 2 تا 6 ماه به طول بیانجامد. 
 
8ـ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا 
    انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، هشتم نوامبر 2016 ( ‌آبان 1395) برگزار شد. در این انتخابات دونالد ترامپ نامزد جمهوری‌خواهان با شهرت ویژه‌اش در برخورد با زنان، در برابر هیلاری کلینتون نامزد دمکرات‌ها و نخستین نامزدِ زن برای تصدی این پست، قرار گرفت و برخلاف همه پیش‌بینی‌ها به عنوان رئیس جمهور جدید ایالات متحده انتخاب شد. نارضایتی مردم از عملکرد داخلی و بین‌المللی دولت اوباما،‌ویژگی‌های خاص ترامپ و ضعف بیش از حد رقیب او از جمله دلایل رقم خوردن نتیجه انتخابات به نفع نامزد جمهوری‌خواهان ذکر شده است. در عرصه بین‌المللی با توجه به رویکردهای نوین ترامپ درباره مسائل داخلی آمریکا، رابطه با روسیه،‌چین،‌متحدان آمریکا،‌و ... کمتر کشوری خواستار انتخاب ترامپ بود؛‌ اما کیسینجر، وزیر خارجه اسبق آمریکا می‌گوید اعتبار زیادی برای تحلیل ترامپ قائل است؛ زیرا او استراتژی خود را بر مبنای تحلیل شرایط موجود آمریکا تعریف کرد و آن استراتژی را علیه رهبران حزب خود و سپس نامزد رقیب بکار گرفت و بر آنها غالب شد. کسینجر می‌گوید باید دید ترامپ این مهارت را چگونه در عرصه بین‌الملل به کار می‌گیرد.
 
9ـ توافق صلح دولت کلمبیا و شورشیان فارک
   پس از چهار سال مذاکره، نیروهای انقلابی مسلح کلمبیا موسوم به «فارک» 13 نوامبر 2016 (23آبان 1395) اعلام کردند با دولت به توافق رسیده‌اند. بر اساس این پیمان که سه هفته بعد به تایید کنگره کلمبیا رسید، شورشیان فارک با کنار گذاشتن سلاح اجازه می‌یابند وارد عرصه سیاسی شوند. در واقع این توافق موجودیت فارک را از «یک گروه تروریستی به یک حزب سیاسی تبدیل می‌کند. به گفته رئیس‌جمهور کلمبیا دولت اکنون می‌تواند فرآیندی را آغاز کند که با خروج شبه نظامیان فارک از اردوگاه‌های جنگلی و خلع سلاح آنها همراه خواهد بود. رئیس گروه فارک هم این توافق  را «پایانی قطعی» برای جنگ داخلی 50 ساله با 260 هزار کشته، عنوان کرد. 
 
 10ـ درگذشت فیدل کاسترو
    «فیدل آلخاندرو کاسترو روث» رهبر انقلاب کوبا، 25 نوامبر 2016 (6 آذر 1395) در سن90 سالگی درگذشت. کاسترو رهبر انقلاب کوبا و نخست‌وزیر این کشور از سال 1959 تا 1976 بود. کاسترو همچنین از سال 1976 تا 2008 ریاست جمهوری کوبا را بر عهده داشت و در سال 2008 این مسئولیت را به برادرش رائول واگذار کرد. کاسترو نماد مبارزه با امپریالیسم در جهان به ویژه در آمریکای لاتین بود؛ از این رو ایالات متحده آمریکا تلاشهای زیادی بکار گرفت تا وی را سرنگون نماید. حتی در یک مورد حمله نظامی مخالفان کاسترو را به خلیج خوک‌ها ساماندهی و حمایت کرد که البته با شکست مواجه شد. 
 
 11ـ تصمیمات جدید شیخ نشینها و انگلیس  
    شیخ نشینهای خلیج فارس که هویت خود را مدیون سیاستهای تفرقه‌افکنانه انگلیس هستند، با پیروزی ترامپ نگران تزلزل حمایت آمریکا از بقای خود هستند، بنابراین بار دیگر به این فکر افتاده‌اند برای استمرار رژیمهای استبدادی خود دست به دامان استعمارگر پیر شوند. از آن سو انگلیس هم با خروج از اتحادیه اروپا، دیپلماسی ریاکارانه خود را در دیگر مناطق جهان از جمله خلیج فارس بکار گرفته‌تا با یافتن متحدان جدید، راه‌حلی برای مشکلات خود بیابد. نشست شورای همکاری خلیج فارس در تاریخ 7 دسامبر2016 (17آذر1395) بهانه‌ای شد تا مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس و به ویژه انگلیس، علائق خود را در این زمینه ابراز کنند. «ترزا می»، نخست وزیر انگلیس در این نشست امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس را امنیت انگلیس عنوان کرد و اظهار داشت ما خطر ایران بر منطقه (خلیج فارس) و خاورمیانه را بزرگ می‌بینیم. می تاکید کرد باید مانع اقدامات منفی ایران در سوریه، عراق، یمن و دیگر کشورهای منطقه شد تا در این منطقه امنیت و ثبات محقق شود. چندی قبل از حضور می در نشست شورای همکاری خلیج فارس هم، پایگاه دریایی انگلیس در بحرین با حضور پرنس چارلز افتتاح شد. دولت بحرین 30 میلیون پوند، یعنی 75 درصد مبلغ احداث پایگاه انگلیسی را پرداخت کرد. 
 
12ـ عزل رئیس جمهور کره جنوبی
    نمایندگان پارلمان کره جنوبی (9 دسامبر 2016) 19 آذر 1395 با اکثریت آرا به طرح عدم کفایت «پارک گئون هی» نخستین زن رئیس جمهور کشورشان رأی دادند و او را موقتاً از سمت خود معلق ‌کردند تا دادگاه قانون اساسی در مورد برکناری دایم او تصمیم‌گیری کند. دوم دی ماه دادگاه، جلسه استماع استیضاح رئیس جمهور این کشور را آغاز کرد. بعد از جلسه استماع، دادگاه 180 روز فرصت دارد درباره سرنوشت رئیس جمهور نظر بدهد. طرح عدم کفایت رئیس جمهور به این علت مطرح شد که یکی از دوستان نزدیک وی، با استفاده از موقعیت خود، به اعمال نفوذ در انتصاب مشاوران رئیس جمهوری و همچنین سوء‌استفاده مالی به نفع بنیادهای غیرانتفاعی زیر نظر خود اقدام کرده بود. هر چند پارک گون-هه، از این موضوع ابراز تاسف کرد، اما دادستانی کره جنوبی معتقد است خانم پارک احتمالا از اقدامات دوست خود بی‌خبر نبوده است. 
 
13ـ ترور سفیر روسیه در ترکیه 
    «آندری کارلوف» سفیر روسیه در آنکارا، 19 دسامبر 2016 (29/9/1395) در حالی که در مراسم افتتاحیه نمایشگاه عکس «روسیه از نگاه ترک‌ها» سخنرانی می‌کرد، ترور شد. «مولود مرت آلتین‌تاش» پلیس جوان ترک که مسئولیت حفاظت از سفیر را بر عهده داشت، از پشت به وی شلیک کرده بود. ضارب پس از شلیک گلوله، شعارهایی درباره حلب سر داده بود،‌بر همین اساس بسیاری بر این باور هستند که این ترور انتقام گروههای شورشی سوریه از روسیه، به جهت نقش این کشور در معادلات سوریه بوده است. خشم بازیگران سیاسی داخلی و خارجی از بهبود روابط مسکو-آنکارا نیز از دیگر علل این رخداد عنوان شده است.  
 
14ـ  آزادی حلب در سوریه
    پس از چهار سال مبارزه و مقاومت، 22 دسامبر 2016 (2 دی ماه 1395)‌ شهر تاریخی «حلب» از لوث وجود تروریست‌ها پاکسازی شد. حلب از تابستان سال 2012 به تدریج به اشغال گروههای تروریستی- تکفیری درآمده بود. پیروزی در حلب که نتیجه ائتلاف سوریه، ایران و روسیه بود،‌ناکامی بزرگی برای محور غربی - عربی حامی تروریست‌ها در سوریه به شمار می‌آید. امید می‌رود این پیروزی روند معادلات سوریه را در مسیر مصالح مردم این کشور قرار دهد.
 
15ـ اقدام کم سابقه شورای امنیت سازمان ملل در تصویب قطعنامه علیه رژیم اشغالگر قدس
    پس از 37 سال بالاخره در تاریخ 24 دسامبر 2016 (4 دی 1395) شورای امنیت توانست بدون وتوی آمریکا قطعنامه‌ای علیه رژیم اشغالگر قدس تصویب نماید. این قطعنامه با 14 رأی موافق در مقابل رأی «ممتنع» آمریکا تصویب شد. در این قطعنامه تاریخی از رژیم اسرائیل خواسته شده شهرک‌سازی را در سرزمین‌های اشغالی فلسطین ( از سال 1967) از جمله شرق بیت‌المقدس، بلافاصله و کاملاً متوقف کند. هر چند جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد این اقدام ایالات متحده برای تحقق امکان دستیابی به راه حل تاسیس دو دولت (فلسطینی و اسرائیلی) است، ‌ترامپ رئیس جمهور منتخب این کشور از اقدام شورای امنیت در تصویب قطعنامه علیه اسرائیل انتقاد کرد. نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نیز قطعنامه شورای امنیت را «شرم آور» توصیف و اعلام کرد تل‌آویو به این قطعنامه پایبند نخواهد ماند. 
 
16ـ  تروریسم و مهاجرت، همچنان دو نگرانی عمده اروپاییان 
    سایه خشونت و ترور همچنان بر سر اروپا سنگینی می‌کند. در سال 2016 بیشتر از 30 مورد حادثه تروریستی در کشورهای مختلف اروپایی رخ داد که طی آن حدود150 نفر کشته و 310 نفر زخمی شدند. مهمترین این حوادث تروریستی در بلژیک (23 مارس - 3 فروردین)، نیس فرانسه (14 ژوئیه - 24تیر) و برلین (19 دسامبر-29آذر) اتفاق افتاد. در خصوص مهاجرت هم،‌در دو ماه اول سال 2016 بیش از 123 هزار مهاجر وارد یونان شدند که این آمار در مقایسه با مدت مشابه سال قبل از آن به طور چشمگیری افزایش یافته بود. اما پس از توافق اتحادیه اروپا و ترکیه و بسته شدن مسیر بالکان غربی با مقدونیه این تعداد به 26 هزار مورد کاهش یافت. سوری‌ها، افغان‌ها و عراقی‌ها بیشترین درصد مهاجران را تشکیل می‌دهند. تعداد مهاجران آفریقایی نیز که از طریق دریا به ایتالیا می‌روند، در اوایل سال 2016 بسیار افزایش یافت. در یک مورد هم قایق مهاجران واژگون شد و 500 سرنشین آن جان باختند. با توجه به اقدامات پیشگیرانه اتحادیه اروپا، روند مهاجرت به اروپا از اواسط سال 2016 کنترل شده، اما اتحادیه اروپا هنوز هم در حال ایجاد سازمان‌ها و برنامه برای کاهش بحران است.

7 تحول مهم اقتصادی جهان در سال 96/جهان به کدام سو می‌رود؟

...
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۶

نوسان قیمت ارزهای مجازی و نفت، ورود جدی ارزهای مجازی به بازار، تحریم قطر از سوی کشورهای عربی واعمال تعرفه‌های گمرکی فولاد و آلومینیوم وارداتی توسط آمریکا از جمله مهمترین اتفاقات اقتصادی سال گذشته بود.

به گزارش مشرق، طی سال گذشته اتفاقات زیادی اقتصاد جهان را تکان داد. قیمت نفت طی سال جاری افزایش قابل توجهی را تجربه کرد و در دیگر حوزه‌های اقتصادی جهان شاهد تحولات گوناگونی بود.

 

*نفت

سال گذشته در همین موقع قیمت نفت در حدود 50 دلار در هر بشکه بود که طی ماه‌های گذشته نفت برنت توانست رکورد 70 دلار را پس از حدود 3 سال بشکند. از جمله مهمترین دلایل بالا رفتن قیمت نفت توافق کشورهای عضو اوپک و دیگر کشورهای تولید کننده نفت جهان برای ادامه اجرای توافق کاهش عرضه نفت بود که در دسامبر 2016 امضا شد. البته در طول سال جاری افزایش تولید نفت شیل آمریکا باعث محدود شدن روند افزایشی قیمت نفت در بازار شد. از سوی دیگر چشم‌انداز افزایش تقاضای نفت طی سال جاری و سال آینده مثبت بود و بنا به گزارشات موجود مازاد عرضه نفت در بازار جهانی طی یک سال گذشته کاهش چشمگیری را تجربه کرده است.

 

*ارزهای مجازی

طی 12 ماه گذشته بازار ارزهای مجازی شاهد تحولات بسیار بزرگی بود  قیمت بیت کوین طی 8 ماه روند شدیدا صعودی را طی کرد و از 1200 دلار به 20 هزار دلار در اواسط ماه دسامبر سال 2017 رسید اما از آن زمان تا کنون قیمت بیت کوین روندی نزولی را در پیش گرفته و طی ساعات گذشته به 7 هزار و 633 دلار رسیده است. ارزش کل بازار این ارز نیز از 20 میلیارد دلار در سال گذشته به بالای 310 میلیارد دلار در اواسط دسامبر سال 2017 رسید و هم اکنون ارزش بازار آن 129 میلیارد دلار است.

 

* جابجایی رئیس کل بانک مرکزی فدرال آمریکا

طی ماه‌های گذشته دوره ریاست جنت یلن رئیس کل پیشین بانک مرکزی فدرال آمریکا پایان یافت و آنگونه که انتظار می‌رفت دونالد ترامپ وی را ابقا نکرد و ترامپ ژرومه پاول را به عنوان رئیس جدید بانک مرکزی فدرال آمریکا برگزید. جنت یلن اولین زنی بود که توانست به ریاست بانک مرکزی فدرال آمریکا برسد. پاول که سابقه ریاست بر برخی بانک‌های آمریکا را در پرونده خود داشت در ماه نوامبر سال 2017 جایگزین یلن شد.

وی تاکنون تغییرات چشمگیری در سیاست‌های جاری بانک  مرکز فدرال آمریکا صورت نداده و حتی به سیاست افزایش نرخ بهره که در آمریکا که طی دو سال گذشته توسط یلن دنبال می‌شد، سرعت بخشیده است.

 

*طوفان‌های آمریکا

وقوع 4 طوفان بزرگ در آمریکا که بزرگترین آنها طوفان هاروی بود و ایالات تگزاس را  درنوردید باعث شد تا پالایشگاه‌های بزرگ این کشور خاموش شده و قیمت نفت در بازار جهانی دچار نوسان شود. طوفان هاروی باعث شد تا در نتیجه خاموش شدن پالایشگاه‌های بزرگ قیمت سوخت در آمریکا افزایش یافته و ده‌ها میلیارد دلار به شهرهای بزرگ تگزاس، خسارت وارد شود. کاهش تولید سکوهای نفتی خلیج مکزیک و از سوی دیگر خاموش شدن پالایشگاه‌ها در آمریکا باعث شد تا فشارهای جدید افزایشی و کاهش بر قیمت نفت در بازار جهانی اتفاق بیفتد و در نتیجه قوی تر بودن فشارهای کاهشی قیمت نفت در بازار جهانی تا حدودی کاهش یابد.

یکی دیگر از مهمترین تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی در حوزه خاورمیانه قطع روابط تجاری و سیاسی بین قطر با عربستان، مصر، امارات و بحرین بود. در ماه ژوئن سال 2017 این 4 کشور به طور همزمان به بهانه حمایت مالی قطر  روابط تجاری، سیاسی و حتی مرزی خود با قطر را متوقف کردند. قرار بود در پس این اقدام سعودی‌ها و متحدان آنها با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از کالاهای اساسی مردم قطر از مرز زمینی با عربستان و مرز دریایی با امارات و بحرین تامین می‌شد قطر به فاصله چند روز با بحران جدی مواجه شود. اما اقدام به موقع این کشور در توسعه روابط خود با ایران و ترکیه باعث شد تا بتواند بخش قابل توجهی از این توطئه را خنثی کرده و بخش قابل توجهی از کالاهای اساسی مورد نیاز خود را از ایران و ترکیه تامین کند.

سه کشور همسایه قطر حتی آسمان خود را به روی هواپیماهای قطری بستند که با بازتر شدن مسیرهای پروازی آسمان ایران به روی قطر این مشکل نیز تا حدودی برای قطری‌ها برطرف شد. سعودی‌ها در طول این بحران بارها تلاش کردند با تعیین اولتیماتوم قطر را به تسلیم شدن در برابر سیاست‌های سعودی‌ها وادار کنند که این اقدامات نیز نتیجه‌ای جز شکست برای خاندان سعودی به بار نیاورد.

 

*تبدیل شدن روسیه به بزرگترین تولید کننده گندم جهان

در سال گذشته دولت روسیه اعلام کرد که مسکو توانسته است به بزرگترین تولید کننده گندمجهان تبدیل شود. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور گفت که هم اکنون حجم صادراتمحصولات کشاورزی روسیه به 29 میلیارد دلار رسیده است که 45 درصد بیشتر از 16 میلیارد دلار صادرات تجهیزات نظامی این کشور بوده است. پوتین گفت در آینده نزدیک حجم صادرات محصولات کشاورزی این کشور از حجم واردات آنها پیشی خواهد گرفت. وزارت کشاورزی روسیه اعلام کرده انتظار می‌رود طی فصل برداشت جاری گندم بیش از 85 میلیون تن گندم در این کشور برداشت شود که نسبت به سال گذشته باز هم روندی افزایشی خواهد داشت. به طور کلی وزارت کشاورزی روسیه اعلام کرد این کشور بیش از 134 میلیون تن در سال 2017 محصولات کشاورزی و غلات تولید کرده است.

 

*دستگیری شاهزادگان سعودی

دولت عربستان در ماه نوامبر 2017 و تنها چند ساعت پس از انتصاب محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به عنوان رئیس سازمان مبارزه با فساد عربستان چندین شاهزاده و مقامات کنونی و اسبق عربستان به طور همزمان دستگیر شده و در هتل 5 ستاره ریتز کارلتون زندانی شدند. پس از بازداشت این افراد به بهانه فساد مالی دولت عربستان از این شاهزادگان خواست تا در ازای آزادی بخشی از اموال خود را به دولت عربستان بدهند.

نام شاهزادگان بزرگی نظیر ولید بن طلال و مقامات اسبق استغفارات عربستان نیز در میان دستگیرشدگان به چشم می‌خورد. دولت عربستان به عنوان مثال از ولید بن‌طلال خواسته بود در ازای آزادی 6 میلیارد دلار از 18 میلیارد دلار دارایی خود را به دولت عربستان واگذار کند.برخی مقامات سعودی از برنامه دولت این کشور برای کسب درآمد 100 میلیارد دلاری از محل پول دریافتی از دستگیرشدگان خبر دادند. در نهایت طی هفته‌های گذشته سعودی‌ها توانستند بخشی از این مبلغ را از طریق اعمال شکنجه و زور از این شاهزادگان بگیرند.

مطعب بن‌عبدالله رئیس سابق گارد سلطنتی عربستان و پسر پادشاه پیشین عربستان، ترکی بن‌عبدالله فرماندار سابق ریاض و فهد بن‌عبدالله بن‌محمد آل سعود معاون پیشین وزارت دفاع عربستان از جمله دیگر افرادی بودند که توسط نیروهای امنیتی عربستان بازداشت شدند.

 

*اعمال تعرفه گمرکی برای واردات فولاد و آلومینیوم به آمریکا به احتمال بروز جنگ تجاری

طی ماه گذشته دونالد ترامپ دستور اعمال تعرفه گمرکی 25 درصدی برای فولاد و 10 درصدی برای آلومینیوم وارداتی به آمریکا را صادر کرد. این اقدام واکنش شدید اتحادیه اروپا، کانادا، آلمان و چین را در پی داشت. اتحادیه اروپا اعلام کرده است که این اقدام دولت ترامپ را با اعمال تعرفه برای ورود کالاهای آمریکایی به اروپا تلافی خواهد کرد.

چین نیز اعلام کرده است اگرچه علاقه‌ای به جنگ تجاری با آمریکا ندارد اما در صورتی که آمریکا اصرار به ادامه اجرای سیاست‌های جنگ تجاری کند، این کشور نیز به مقابله با آمریکایی‌ها برخواهد خواست. کمیسیون اتحادیه اروپا اعلام کرده است این اتحادیه بطور کامل آماده مقابله با آمریکایی‌هاست.

رویدادهای مهم جهان در سال ۲۰۱۷

سال ۲۰۱۷ میلادی پر از رویدادهای جنجال برانگیز و غیرقابل پیش بینی در سطح جهان بود؛ از رسیدن دونالد ترامپ به قدرت تا زورآزمایی کوریای شمالی، بحث مهاجرت، نبرد با داعش و جنجال بیت المقدس؛ که درشت‌ترین های آن بود.

نخستین رویداد مهم در سال ۲۰۱۷ مراسم تحلیف دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهور امریکا در بیستم جنوری بود.

ترامپ پس از روی کار آمدن به قدرت، ازشماری از پیمان‌های مهم دولت پیشین امریکا، به شمول توافق هسته‌یی با ایران، خارج شد و محدودیت‌هایی در رفت و آمد مهاجران به امریکا به ویژه شش کشورعمدتن مسلمان، وضع کرد.

او راهبرد جدید کشورش را برای افغانستان و جنوب آسیا نیز اعلام کرد و از پاکستان به دلیل حمایت آن کشور از گروه‌های هراس‌افگن انتقاد کرد و هشدار داد که اگر این کشور پشتیبانی از هراس‌افگنان را ادامه دهد، حمایت امریکا را ازدست خواهد داد.

- برکناری شماری ازمقام‌های ارشد دولت ترامپ به دلیل داشتن مکالمه‌های تیلفونی با مقام‌های روسی، سایه اتهام‌های دخالت روسیه در انتخابات امریکا که به پیروزی ترامپ انجامید، در تمام سال او را دنبال کرد.

- وقوع چندین حمله تهاجمی و انفجاری در امریکا و اروپا نیز رخدادهای مهم سال بود که می توان از آن جمله از حمله بر تماشاه‌چیان یک کنسرت موسیقی درلاس ویگاس و حمله بر یک سالون کنسرت موسیقی در منچستر بریتانیا که ده‌ها کشته و صدها زخمی برجا گذاشت، یاد آور شد.

- برگزاری همه‌پرسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و ادامه‌ی مذاکرات قدرت‌های اروپایی با مقام‌های انگلیس برای خروج از این اتحادیه

- برگزاری همه‌پرسی در کاتالونیای اسپانیا و مخالفت دولت مرکزی: مقام‌های آزادی طلب بازداشت شدند و انتخابات برای گزینش مقام‌های جدید از سوی مادرید در کاتالونیا برگزار شد.

- برگزاری انتخابات فرانسه و آلمان و پیشی گرفتن حزب برسر اقتدار انگلا مرکل، جنجال‌ها بر سر چگونگی تشکیل یک دولت ایتلافی هم چنان ادامه یافته است. در فرانسه نیز پیروزی مانویل مکرون، جوان ترین رییس جمهور فرانسهدر قدرت.

- ادامه حمله‌های هوایی روسیه و ایتلاف جهانی به رهبری امریکا در سوریه و کشته شدن صدها تن به شمول زنان و کودکان و در نهایت خروج هزاران سرباز روسی از سوریه پس از شکست گروه داعش در این کشور.

-شکست داعش در عراق و پاکسازی کامل این کشور از حضور داعشیان و راه اندازی همه پرسی استقلال کردستان که تا کنون بی نتیجه بود.

- برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران که حسن روحانی در آن برای یک دور دیگر به پیروزی رسید.

- بحران دیپلوماتیک قطر و عربستان سعودی و تشدید جنگ در یمن.

- برگزاری همه پرسی تغییر قانون اساسی در ترکیه و بازداشت ده‌ها هزار تن به مشول جنرالان و مقام‌های نظامی و کارمندان ملکی به اتهام همدستی درکودتای سال ۲۰۱۶ در ترکیه و تنش در روابط واشنگتن و انقره.

- به آتش کشیدن روستاهای مسلمانان در راخین میانمار و پناه جستن صدها هزار روهنگیایی به کشورهای منطقه و بنگلادیش. این اقدام دولت میانمار با محکومیت گسترده‌ای جهانی روبه روشد.

- آزمایش‌های موشکی کوریای شمالی و نگرانی جهانیان از دستیابی این کشور به موشک‌های بالستیک قاره پیما. شورای امنیت با تصویب چندین قطعنامه دیگر تحریم‌های جدید بر کوریای شمالی وضع کرد.

- برکناری نواز شریف، نخست وزیر پاکستان به اتهام فساد و روی کار آمدن شاهد خاقان عباسی به قدرت. اعلام راهبرد جدید جنوب آسیا امریکا که در آن از پاکستان خواسته شده تا برضد گروه‌های هراس‌افگن در خاکش اقدام کند و تمرکز بیشتر برهمکاری‌های هند با امریکا در امنیت و ثبات منطقه.

- واگذاری آزادی‌های اجتماعی برای زنان درعربستان سعودی. ولیعهد جوان این کشور در کنار دادن مجوز راننده‌گی به زنان، اجازه داد زنان در رویدادهای ورزشی، همراه خانواده‌هایشان در ورزشگاه‌ها حضور پیدا کنند.

- در واپسین رویداد جهانی، دونالد ترامپ بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسراییل به رسمیت شناخت و دستور انتقال سفارت امریکا را از تل ابیب به بیت المقدس صادر کرد. این اقدام با واکنش‌های منفی جهانی به ویژه کشورهای اسلامی روبه رو شد و اعتراضات گسترده‌ای را در سراسر جهان به همراه شد.

در کنار این همه رخدادهای چشمگیر، جهان شاهد رخدادهای دیگر نیز بود .

۱۰ رویداد مهم سیاسی و اقتصادی جهان در سال ۲۰۱۷

سال ۲۰۱۶ در حالی به پایان رسید که خالی از لحظات پر استرس و التهاب در بازارهای مالی و اقتصادهای جهان نبود و رویدادهای غیرمنتظره برای سرمایه گذاران به همراه داشت.

به گزارش ایسنا، با آغاز سال ۲۰۱۷ تاثیر بعضی از این رویدادها بر بازارها و اقتصادهای جهان همچنان ادامه خواهد داشت و از این رو نبایستی از آنها غافل شد. پایگاه اینترنتی "اف ایکس ایمپایر" به بررسی ۱۰ رویداد مهمی پرداخته که بایستی مورد توجه قرار گیرند. این رویدادها عبارتند از:

۱- آغاز اجرای توافق کاهش تولید اوپک


نفت خام بزرگترین رشد سالانه قیمت از سال ۲۰۰۹ را پشت سر گذاشته است و بازاری خواهد بود که در سال ۲۰۱۷ به دقت نظاره خواهد شد. قیمت نفت پس از اینکه در ابتدای سال ۲۰۱۶ با ریزش چشمگیری روبرو شد، در طول سال حرکت محتاطانه ای داشت، اما از اواسط نوامبر تا پایان سال روند صعودی در پیش گرفت و از اواسط نوامبر به بالاترین رکورد سال صعود کرد.

در اواخر نوامبر، کشورهای عضو و غیرعضو اوپک برای کاهش ۱.۸ میلیون بشکه در روز از تولیدشان به توافق رسیدند و زمان اجرای این توافق، اول ژانویه تعیین شد که این کاهش را به رویداد مهم شماره یک سال ۲۰۱۷ تبدیل کرد.

۲- تحلیف دونالد ترامپ


دومین رویداد مهم در سال ۲۰۱۷ مراسم تحلیف دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در ۲۰ ژانویه است. اگر وی شعارهای انتخاباتی خود را رها نکند، سخنرانی تحلیف ترامپ ممکن است بازار سهام را دچار نوسان کند.

۳- نشست اوپک در وین


اوپک در ژانویه برای نشست دو روزه خود در روزهای ۲۱ و ۲۲ ژانویه سومین رویداد مهم را رقم می زند. این نشست، نخستین دیدار کمیته نظارت بر رعایت توافق کاهش تولید نفت متشکل از کشورهای عضو و غیرعضو اوپک در وین خواهد بود.

این توافق به رعایت ۱۰۰ درصدی سهمیه تولید از سوی کشورهای مشارکت کننده متکی است، از این رو این کمیته برای رصد هر گونه تخلف و رفع مشکلاتی که ممکن است به سرعت ایجاد شوند، تشکیل شده است. با توجه به سابقه تاریخی اعضای اوپک در نقض سهمیه تولید، این نشست از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا توافق کاهش تولید را ممکن است تحکیم بکند تا لحن قاطعانه ای در ادامه سال داشته باشد.

۴- نخستین نشست بانک مرکزی آمریکا در سال ۲۰۱۷


نخستین نشست سیاست پولی بانک مرکزی آمریکا در سال ۲۰۱۷ ماه ژانویه برگزار می شود و در این نشست، بانک مرکزی، پس از افزایش نرخهای بهره در دسامبر فرصت افزایش نرخ بهره مبنا را خواهد داشت. به دلیل اینکه بانک مرکزی آمریکا سه دور افزایش نرخ بهره در سال ۲۰۱۷ را پیش بینی کرده است، هر نشست این بانک به دلیل احتمال افزایش نرخ بهره مهم خواهد بود.

تردیدی وجود ندارد که سرمایه‌گذاران به خاطر می آورند سال گذشته در چنین زمانی بانک مرکزی آمریکا اعلام کرد نرخهای بهره را چهار دور در سال ۲۰۱۶ افزایش می دهد، اما تنها در دسامبر موفق به یک دور افزایش نرخها شد. با این حال سرمایه‌گذاران به هر نشست بانک مرکزی آمریکا به خصوص نشستهای سه ماهه در مارس، ژوئن، سپتامبر و دسامبر توجه دقیقی خواهند داشت.

هر گونه کاهش یا افزایش روند افزایش نرخها ممکن است در بازارها نوسان ایجاد کند.

۵- اجرای ماده ۵۰ از سوی دولت انگلیس در پایان مارس

انگلیس در ژوئن سال ۲۰۱۶ به ترک اتحادیه اروپا (بریگزیت) رای داد و این تصمیم نوسان زیادی را در بازارها ایجاد کرد و به ریزش شدید ارزش پوند منتهی شد. پوند انگلیس در اکتبر سال ۲۰۱۶ پس از اینکه ترزا می، نخست وزیر انگلیس اعلام کرد ماده ۵۰ را زودتر از پایان مارس سال ۲۰۱۷ فعال نمی کند، دوباره ریزش چشمگیری پیدا کرد.

مذاکرات ضروری برای خروج انگلیس از اتحادیه اروپا تنها با فعال شدن ماده ۵۰ آغاز می شود. انتظار می رود این مذاکرات پیچیده دو سال به طول بینجامد. این زمان طولانی‌تر از آن است که سرمایه گذاران صبور بمانند، بنابراین تجدید نوسان و اُفت بیشتر پوند انگلیس در واکنش به این رویداد پیش بینی می شود.

۶- انتخابات اروپایی


همگام با موضوع سیاسی که با بریگزیت و رویدادهای متعاقب آن ایجاد شده است، انتخابات کلیدی متعدد در اروپا ممکن است اتحادیه اروپا و منطقه یورو را دچار استرس کنند. سال گذشته همه پرسی بریگزیت، همه پرسی اصلاحات قانون اساسی در اروپا و دور اول انتخابات ریاست جمهوری در اتریش برگزار شد. امسال فرانسه در ۲۳ آوریل رئیس جمهور جدیدی انتخاب خواهد کرد.

محبوبیت پایین فرانسوا اولاند، رئیس جمهور کنونی به مارین لوپن، رهبر جبهه ملی راست افراطی فرصت پیروزی در انتخابات می‌دهد. وی گفته است اگر پیروز شود، یک همه پرسی مشابه همه پرسی انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا و ترک یورو برگزار می کند.

در ۱۵ مارس اولاند یک انتخابات عمومی برگزار می‌کند که ممکن است دورنمای اقتصاد اروپا را تغییر دهد و آلمان باید پیش از ۲۲ اکتبر یک انتخابات فدرال برگزار کند. آنگلا مرکل، صدراعظم کنونی آلمان پا به پای حزب ناسیونالیست افراطی رقابت خواهد کرد. مهمترین مسائل پیرامون انتخابات در آلمان، عضویت این کشور در اتحادیه اروپا و سیاست مهاجرتی "درهای باز" هستند.

۷- انتخابات ریاست جمهوری ایران در ۱۹ مه


در حال حاضر نامزد پیشتاز اصلی در انتخابات ایران، دکتر حسن روحانی است. پس از مذاکرات و توافق هسته ای که در سال ۲۰۱۵ با قدرتهای غربی متعددی حاصل شد و لغو تحریمهای اقتصادی را بدنبال داشت، ممکن است در صورت اقدام دونالد ترامپ برای لغو توافق هسته‌ای، با وی تقابل پیدا کند. افزایش تنشها ممکن است در بازار نفت خام منعکس شود.

۸- ترامپ، چین و مسائل تجاری


اقتصاد چین در سال ۲۰۱۶ ثبات یافت و فشار تورم منفی کاهش یافت. بانک مرکزی چین ممکن است نرخهای بهره را کاهش بیشتری دهد و در عین حال تلاش کند از فشار ناشی از سطح بالای بدهی بکاهد. با اینهمه اگر ترامپ با چین جنگ تجاری راه بیاندازد، همه این موارد متوقف خواهند شد.

دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا چین را به دستکاری ارز متهم کرده و وتهدید کرده است تعرفه‌های بیشتری برای همه واردات چین تحمیل کند. وی همچنین درباره پایان دادن به توافقهای تجاری نامناسب صحبت کرده است. ترامپ ممکن است وضعیت ضد تجاری با چین ایجاد کند که ممکن است به سایر بازارهای نوظهور گسترش پیدا کند.

۹- پایان دوره تسهیل سیاست پولی جهانی


آیا سال ۲۰۱۷ شاهد پایان دوره کاهش نرخ بهره و تسهیل سیاست پولی خواهد بود؟ ۲۰۱۶ در حالی پایان یافت که اقتصاد جهانی نشانه های بهبود را نشان داد. با این همه آمریکا تنها کشوری بود که نرخ بهره مبنا را افزایش داد. پرسشهایی درباره سایر بانکهای مرکزی بزرگ باقی مانده است. آیا بانک مرکزی انگلیس برای تحرک بخشیدن به اقتصاد این کشور یا پوند اقدام خواهد کرد؟ آیا بانک مرکزی اروپا تعدیل برنامه خرید اوراق قرضه را آغاز می کند یا به برنامه تسهیل پولی پایان می دهد؟ آیا بانک مرکزی اروپا و بانک مرکزی ژاپن برای ترک سیاست نرخهای بهره منفی ناچار خواهند شد نرخهای بهره را افزایش دهند؟ آیا اقتصادهای استرالیا و نیوزیلند آماده افزایش نرخها می شوند؟

۱۰- تضاد سیاستهای اقتصادی ترامپ با سیاست بانک مرکزی


ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی جانت یلن، رئیس بانک مرکزی را از تیغ انتقادش در امان نگذاشت، اما از زمان پیروزی وی در انتخابات، به نظر می رسد هر دو طرف با یکدیگر دوستانه بوده‌اند. اگرچه بانک مرکزی اعلام کرده تحرک بخشیدن به اقتصاد از طریق بسته هزینه مالی مورد نظر ترامپ مشکلی ندارد، با این همه خاطرنشان کرده که این اقدام مسئولیت زیادی به همراه دارد.

انتظار می رود سیاستهای ترامپ تورم زا باشد. بانک مرکزی تا حدودی راه گریز دارد، زیرا تورم مصرف کننده در حال حاضر پایین دو درصد باقی مانده است اما بانک مرکزی تا چه میزان اجازه خواهد داد تورم به بالای سطح مذکور افزایش پیدا کند پیش از اینکه برای بازگرداندن تورم به این هدف اقدام کند؟

ترامپ همچنین وعده اشتغالزایی داده است، اما یلن اعلام کرده که بازار کار آمریکا به اندازه کافی بهبود یافته و بنابراین به هزینه دولتی زیاد برای رسیدن به نرخ اشتغال کامل نیاز نیست. وی همچنین عنوان کرده است بن برنانکه، رئیس سابق بانک مرکزی زمانی که اشتغال بسیار بالاتر از سطح کنونی بود، خواستار تدابیر محرک مالی شده بود.

ترامپ و بانک مرکزی امسال بر سر اینکه چه میزان تدابیر محرک مالی مناسب است، با یکدیگر اختلاف پیدا می‌کنند و این مسئله که آیا ترامپ یک تریلیون دلار برای بازسازی زیرساخت آمریکا کسب خواهد کرد را زیرسوال می برند.

مناظره فرا آتلانتيك

نگاه بيرون


مترجم: شهرام زرندار

مناظره فرا آتلانتيك
    دونالد ترامپ، رئيس جمهور ايالات متحده، روز سه شنبه اعلام کرد از توافق هسته اي ايران خارج مي شود. او به اين وسيله بندبند دستاورد تاريخي رئيس جمهور قبل از خودش، باراک اوباما، در سياست خارجي را از هم گسست. ترامپ با اين کناره گيري، ايالات متحده را بين هم پيمانان غربي خود ايزوله و منزوي کرده و تخم عدم اطمينان را قبل از مذاکرات هسته اي پرخطر با کره شمالي کاشته است. ايران اعلام کرده در توافق هسته اي مي ماند. فرانسه، آلمان و بريتانيا نيز چنين کرده اند. آنها چشم انداز يک منازعه فراآتلانتيک را مطرح کرده اند و اين در شرايطي است که شرکت هاي اروپايي با بازگشت تحريم هاي آمريکايي به دليل فعاليت هاي مشترک اقتصادي شان با ايران مواجه هستند. اين امر باعث شعله ورشدن آتش مسابقه تسليحاتي در خاورميانه و بادزدن آتش منازعات فرقه اي از سوريه تا يمن خواهد شد. اروپا و برخي از دستياران ترامپ سعي کردند او را قانع کنند توافق هسته اي با ايران را حفظ کند؛ اما ترامپ نمايان کرد که کاسه صبرش لبريز شده و با گروه مشاوران جديد خود -به رهبري مايک پومپئو، وزير امور خارجه و جان بولتون، مشاور امنيت ملي اش- رئيس جمهور با مقاومت داخلي کمتري از اوايل شروع دولتش مواجه است. همچنان که ترامپ يک پروژه ديپلماتيک را رها کرده، به پروژه ديپلماتيک ديگري شتاب بخشيده است. او اعلام کرده پومپئو به پيونگ يانگ، پايتخت کره شمالي، پرواز خواهد کرد تا به مباحثات با کيم درباره جلسه ديدار آتي سران دو کشور ادامه دهد. او اين مسئله را که به ايالات متحده نمي توان براي حفظ توافقات اعتماد کرد و سياست هاي ديپلماتيک آمريکا با چرخش مسير باد عوض مي شود، رد کرده است. بالاخره ترامپ در بيانيه خود استدلال هاي معروفي را که عليه توافق ابراز شده دوباره مطرح کرد؛ اينکه اين توافق به تهديد موشک هاي بالستيک ايران نمي پردازد، به رفتارهاي مخرب ايران در منطقه نپرداخته و تاريخ انقضا براي نيروهاي غروب، در را براي دستيابي ايران به يک بمب هسته اي باز مي گذارد. او گفته: «حتي اگر ايران بر اساس برجام همکاري بکند، هنوز هم بر لبه يک گسست هسته اي در يک دوره زماني کوتاه مدت قرار دارد». او نتيجه گيري کرده: «توافق هسته اي با ايران در اساس خود پر از اشتباه و بلوغ نيافته است». اروپايي ها از قبل با يک سازش ويژه موافقت کرده بودند تحميل دوباره تحريم ها درصورتي که ايراني ها حدود 12 ماه با ساختن يک سلاح هسته اي فاصله داشته باشند، برداشته شود؛ اما مقامات گفته اند همين نيز آقاي ترامپ را راضي نکرده است و اروپايي ها هم ميلي به پيشروي بيشتر نداشته اند.
    
    
    انشعاب ترامپ از هم پيمانان اروپايي
     دونالد ترامپ اعلام کرده بالاترين سطوح تحريم هاي اقتصادي را عليه ايران اعمال خواهد کرد. او به اين وسيله يک توافق هسته اي بين المللي و يک قطع نامه سازمان ملل را نقض کرد. اين عمل او به مثابه انشعاب تعيين کننده از هم پيمانان ايالات متحده در اروپاست. نقض توافق هسته اي از سوي ترامپ، به طرز بالقوه اي ماشه يک بحران جديد در خليج فارس را مي کشد. رهبران بريتانيا، فرانسه و آلمان که از امضاکنندگان توافق هسته اي «برجام» هستند، بلافاصله پس از اعلام موضع ترامپ، بيانيه اي صادر کردند و در آن «افسوس و نگراني» خود را از خروج ايالات متحده از برجام بيان کردند. آنها در اين بيانيه تاکيد کرده اند به اجراي تعهداتشان در برجام ادامه خواهند داد. حتي قبل از اينکه ترامپ بيانيه خود را در کاخ سفيد بخواند و اعلام کند، تنش ها به طرز روشني افزايش يافته بود. ارتش اسرائيل درباره «فعاليت هاي غيرمعمولي نيروهاي ايراني در سوريه» هشدار داده پناهگاه هاي ضد حمله هوايي در بلندي هاي جولان آماده شوند. چند لحظه پس از بيانيه رئيس جمهور آمريکا، صداي انفجارهايي از نزديکي دمشق شنيده شده و رسانه رسمي سوريه مدعي شد مواضع دولت از سوي حمله هوايي اسرائيل مورد اصابت قرار گرفته است. در امر اجراي دوباره تحريم ها، ترامپ به ادعاهاي بنيامين نتانياهو اشاره کرده و گفته: اسرائيل اسنادي در اختيار دارد که بر اساس آنها، ايران از سال ها پيش روي توسعه سلاح هاي هسته اي کار مي کرده است. نتانياهو که منتقد رسمي توافق هسته اي بود، روز سه شنبه از ترامپ خواسته «يا توافق را ترميم کند يا از آن خارج شود». ترامپ تحت تاثير اتهامات مربوط به توطئه مشترک با روسيه در دوران مبارزات انتخاباتي اش و پرداخت حق السکوت به يک بازيگر فيلم هاي جنسي که مدعي است با ترامپ رابطه داشته، قرار دارد و نخست وزير اسرائيل موضوع چند تفحص پليس به دليل فساد مالي است؛ اينها گزاره اي است که روي تصميم ترامپ تاثير دارد. از سوي ديگر، کناره گيري يک جانبه و دراماتيک ترامپ از توافق هسته اي، احتمالا و به سرعت تنش ها را در خاورميانه بالا خواهد برد؛ خاورميانه اي که از قبل به واسطه منازعات در سوريه، عراق و يمن دچار التهاب شده است.
    

بي احترامي به توافق اعتبار آمريكا را به خطر مي اندازد

بي احترامي به توافق اعتبار آمريكا را به خطر مي اندازد
واكنش اوباما به تصميم ترامپ


 


    
    سه شنبه شب دونالد ترامپ، رئيس جمهوري آمريکا موضع نهايي خود را درباره برجام اعلام کرد: «آمريکا از برجام خارج مي شود». اين اعلام منجر به واکنش هاي زيادي در فضاي بين المللي شد. اين واکنش در داخل آمريکا نيز با واکنش هاي زيادي مواجه شد.
    
    دفاع از برجام در واشنگتن
     باراک اوباما، رئيس جمهور پيشين آمريکا، در واکنش به تصميم ترامپ گفت خروج از توافق هسته اي به اين معني است که آمريکا به نزديک ترين متحدان خود پشت کرده است. به گفته اوباما، در يک دموکراسي همواره تفاوت هايي در سياست ها و اولويت هاي يک دولت با دولت بعدي وجود دارد. اما بي احترامي به توافقي که کشور ما عضوي از آن است، اعتبار آمريکا را به خطر مي اندازد و ما را در مقابل قدرت هاي بزرگ جهان قرار مي دهد. همچنين جان کري، وزير امور خارجه پيشين آمريکا گفت: «تصميم امروز امنيت ما را تضعيف مي کند، اعتبار ما را از بين مي برد، ما را در ميان متحدان اروپايي خود منزوي مي کند، اسرائيل را در معرض خطرات بزرگ تر قرار مي دهد، تندروهاي ايران را تقويت مي کند، نفوذ جهاني مان براي رسيدگي به رفتار ايران را کاهش مي دهد و به توانايي دولت هاي آينده براي انجام توافقات بين المللي آسيب مي زند». هيلاري کلينتون، وزير امور خارجه پيشين آمريکا هم اين اقدام را يک اشتباه بزرگ خواند. به گزارش ايسنا، کلينتون نوشت: «خروج از توافق هسته اي اشتباهي بزرگ است. اين اقدام آمريکا را ناامن تر و غيرقابل اعتمادتر مي کند». 
    
    حمايت مجدد اروپايي ها 
    خروج ترامپ از برجام واکنش منفي گسترده رهبران جهان را در پي داشت. روز گذشته، بعد از اعلام نظر نهايي ترامپ درباره برجام ترزا مي، نخست وزير انگليس، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و امانوئل مکرون، رئيس جمهور فرانسه بيانيه مشترکي صادر کردند. در بخشي از اين بيانيه آمده است: «ما در کنار يکديگر بر تعهد خود در قبال ادامه برجام تاكيد مي کنيم... ما از تمامي جناح ها مي خواهيم که در قبال اجراي کامل و عمل به روح مسئوليت هاي مشخص شده در برجام متعهد بمانند». اتحاديه اروپا هم با انتشار بيانيه اي بر ادامه پايبندي اين اتحاديه به توافق تاكيد کرد. يوکيا آمانو، مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي هم اعلام کرد: «ايران ذيل برجام تحت سخت ترين رژيم راستي آزمايي هسته اي جهان قرار دارد و اين يک دستاورد مهم در زمينه راستي آزمايي است. آژانس تا امروز مي تواند تاييد کند که ايران به تعهدات مرتبط هسته اي اش عمل مي کند و آژانس به دقت تحولات مربوط به اين توافق را نظارت کرده است». همچنين آنتونيو گوترش، دبيرکل سازمان ملل از تصميم رئيس جمهور آمريکا به شدت ابراز تاسف کرد و خواستار ادامه حمايت کشورهاي عضو سازمان ملل از اجراي برجام شد. ژان ايو لودريان، وزير امور خارجه فرانسه ساعاتي پس از اعلام نظر ترامپ، تاكيد کرد که توافق هسته اي با ايران از بين نرفته است. به گفته لودريان اروپايي ها خواهان ماندن در توافق درخصوص برنامه هسته اي ايران هستند و به گونه اي عمل خواهند کرد که ايران نيز در آن بماند.
    
    روسيه، چين و ترکيه حامي برجام
     رجب طيب اردوغان، رئيس جمهور ترکيه نيز روز چهارشنبه گفت: «آمريکا، به دليل عدم پايبندي به توافقي که انجام داده، بازنده خواهد بود». وزارت امور خارجه چين هم تاكيد کرد: «چين به همکاري تجاري و اقتصادي با ايران بدون نقض تعهدات بين المللي ادامه خواهد داد». وزارت امور خارجه روسيه در واکنش به اين اقدام بيانيه اي منتشر و تاكيد کرد که تصميم آمريکا آشکارا نقض حقوق بين الملل است. قرار است امروز سرگئي ريابکوف، معاون وزير خارجه روسيه براي مذاکره درباره برجام با عباس عراقچي، معاون وزير خارجه ايران به تهران سفر کند. عصر ديروز سفير چين در تهران نيز با عراقچي در همين مورد ديدار و گفت وگو کرد. 
    
    واکنش کشورهاي عربي به تصميم ترامپ
     در ميان کشورهايي که به خروج آمريکا از برجام واکنش نشان دادند، برخي از کشورهاي عربي جزء معدود حمايت کنندگان اين تصميم بودند. عربستان سعودي و اسرائيل در ساعات اوليه از خروج رئيس جمهور آمريکا از برجام و ازسرگيري تحريم ها عليه جمهوري اسلامي ايران استقبال کردند. بحرين به دنبال عربستان حمايت خود را از تصميم ترامپ اعلام کرد. همچنين وزارت خارجه مصر در بيانيه اي اعلام کرد که ما با اهتمام فراوان تصميم آمريکا براي خروج از توافق هسته اي ايران را دنبال مي کنيم. در ميان کشورهاي عربي واکنش هاي متفاوتي هم ديده شد. معاون وزير خارجه کويت بر اهميت توافق هسته اي ايران تاكيد کرد و گفت: «وجود برجام بهتر از نبود آن است». واکنش سوريه هم سو با واکنش هاي بين المللي بود. وزارت خارجه سوريه با بيان اينکه خروج آمريکا از برجام نشان دهنده عدم پايبندي آنها به توافقات هسته اي است، اين اقدام ترامپ را محکوم کرد.

جاي خالي پيوست اقتصادي برجام



نويسنده: عليرضا سلطاني *

لغو برجام به عنوان شاهکار تاريخ ديپلماسي معاصر از سوي آمريکا، اگرچه مي تواند شکستي براي ديپلماسي تلقي شود اما به معناي پايان آن نيست. برجام صرفا يک توافق بين ايران و قدرت هاي بزرگ نيست، بلکه دستاوردي بين المللي است که براي افکار عمومي دنيا قابل توجه است. مقابله و مواجهه با اين پديده، قطعا پرهزينه خواهد بود و دستاوردي جز بي اعتباري در عرصه بين المللي و پرداخت هزينه هاي سنگين سياسي و امنيتي نخواهد داشت اما شايد اين هزينه ها براي دولتمردان کاسبي مانند ترامپ درک شدني نباشد. ترامپ در ماجراي برجام به صورت خودخواهانه، منافع سياسي و اقتصادي کوتاه مدتي را در اشکال مختلف دنبال مي کند و تلاش دارد با هياهو و افزايش تحرکات ضدايراني، بيش از پيش برخي دولت هاي منطقه را به اعطاي امتيازات اقتصادي به آمريکا وادار كند. نبايد فراموش کرد که ترامپ يک فعال اقتصادي است. شم کاسب کارانه او ايجاب مي کند از همه فرصت ها و امکاناتي که در اختيار دارد، در راستاي بهره برداري و سودجويي استفاده کند. مقام رياست جمهوري آمريکا و قدرت فزاينده آن، ترامپ را به بهره برداري حداکثري از اين موقعيت در جهت منافع خود و آمريکا سوق داده است. اگرچه محدوديت هاي قانوني و ساختاري در بسياري از موارد دست ترامپ را بسته اما او تلاش دارد با حداکثر توان از فرصت هاي موجود بهره برداري کند. تقابلات و مواجهات سياسي و اقتصادي با روسيه، اتحاديه اروپا، چين و معاهدات بين المللي مانند توافق زيست محيطي پاريس از اين دست است. با اين حال، لغو برجام از سوي آمريکا، به طور طبيعي قدرت مانور ترامپ روي برجام و بهره برداري از آن را کاهش خواهد داد؛ بنابراين ترامپ به راحتي کارت برجام را از دست نخواهد داد. 
    اما سوي ديگر ماجرا، رويکرد ايران و پنج قدرت ديگر امضاکننده برجام در قبال مواضع ترامپ است. درباره ايران، متاسفانه برجام پس از نهايي شدن در بخش هاي سياسي، اقتصادي و سياست خارجي منطقه، به حال خود رها شد و در بخش هاي مختلف داخلي، اجماعي بر سر حراست و تقويت آن و تلاش براي بهره گيري از آن در حوزه هاي اقتصادي و خارجي شکل نگرفت. متاسفانه فرداي برجام اين قرارداد تبديل به ابزاري براي کشاکش سياسي در داخل شد. دولت و دستگاه هاي دولتي که با برجام ارتباط مستقيمي داشتند و دارند نيز به جاي برنامه ريزي و سياست گذاري براي تقويت و بهره گيري از برجام در حوزه هاي مختلف، عملا آن را رها کرده و به معرکه سياسي شکل گرفته حول برجام پيوستند. زمينه سازي براي اجراي برجام و اهداف و ظرفيت هاي دروني آن، از خود برجام اهميت بيشتري براي ايران داشت؛ چيزي که عملا به آن بي توجهي شد. اگر اين زمينه ها و ظرفيت ها در دوسال و نيم گذشته ايجاد مي شد، به طور طبيعي ترامپ به راحتي و بدون هزينه نمي توانست با آن بازي کند. برجام براي ماندگاري و اثرگذاري نيازمند پيوست هاي سياسي، اقتصادي و سياست خارجي به ويژه در حوزه منطقه اي بود که محقق نشد اما اين شرايط براي ايران به معناي پايان خط نيست. برجام همچنان براي ايران ظرفيت ها و فرصت هاي بزرگي دارد که به پشتوانه آن مي توانيم از مسير ديپلماسي، چالش هاي سياست خارجي خود با دنيا را حل وفصل كنيم؛ بنابراين در شرايط جديد، ايران بايد از برجام به عنوان يک ظرفيت فعال براي تعامل سياسي و ديپلماتيک با دنيا حفاظت کند. برجام براي ايران اعتبار سياسي و ديپلماتيک است که به راحتي نبايد آن را از دست بدهد. برجام دستاورد بزرگي است که در بطن آن دستاوردهاي بزرگ تري قرار دارد. بهره گيري از اين دستاورد و اعتبار، در گرو داشتن راهبردي هدفمند، کلان و بلندمدت است. محدودکردن برجام به برجام و قراردادن آن در ظرف زماني و شرايط خاص، خاصيت هاي گسترده، کلان و بلندمدت آن را براي سياست خارجي ايران از بين مي برد و آن را خنثي و عقيم مي کند. در اين صورت نتيجه آن مي شود که در حال حاضر است؛ برجام هدف نهايي باشد. برجام بايد به ابزاري منعطف، سيال و پويا در سياست خارجي ايران تبديل شود تا هزينه هاي سياست خارجي نه براي حفظ آن بلکه براي بهره برداري از آن صورت گيرد. برجام بايد از ويترين سياست خارجي ايران خارج شده و به عنوان عنصري فعال و تاثيرگذار در سياست خارجي ايران براي رسيدن به اهداف ديگر تبديل شود. نتيجه اينکه برجام مانند هر پديده سياسي ديگري، براي هيچ کس و هيچ دولتي حتي ترامپ و دولت آمريکا تمام نشده و نمي شود. مسئله اين است که رفتار و قاعده بازي دولتمردان و دولت ها با پديده مهمي مثل برجام در حال تغيير است. اين رفتارها و تغييرات دربردارنده فرصت ها و چالش هايي است. مهم وجود برنامه و راهبرد براي کنش و واکنش مناسب است. 
    
    * استاد دانشگاه

تحليل خروج سخت آمريكا از برجام در 3 سطح

تحليل خروج سخت آمريكا از برجام در 3 سطح


نويسنده: سيدعلي طباطبايي *

تحليل متدولوژيک رفتار ترامپ در خروج سخت (Hard Exit) از برجام بيانگر آن است که ترامپ برخلاف اينکه گفته مي شود غيرقابل پيش بيني است، مي تواند قابل پيش بيني هم باشد.
    قابل پيش بيني بودن رفتار واگرايانه ترامپ درباره برجام، متاثر از سه سطح از دلايل است. واکاوي اين سه سطح از دلايل مي تواند ما را از رفتار برجامي ترامپ با عمق بيشتري آگاه كند. تبادل و تعامل متغيرهاي اين سه سطح از دلايل، به ما مي گويد خروج سخت آمريکا از برجام، نقطه عزيمت يک فرايند چندوجهي براي ايران خواهد بود. 
    تحقيقا خروج آمريکا از برجام، در چارچوب سه سطح تحليل دلايل شخصي، ساختاري و منطقه اي امکان پيش بيني داشت؛ اما موضوع مهم اين است که در چارچوب اين سه سطح تحليل از دلايل، چه متغيرهايي با چه مختصاتي وجود دارند که توانسته اند نيروي پيشران و محرک ديناميک رفتاري ترامپ و آمريکا در تقابل عريان با ايران و چنين خصمانه باشند.
    به سطح تحليل اول از دلايل؛ يعني دلايل شخصي که بيانگر انگيزه هاي شخصي و سرچشمه هاي دروني و فردي ترامپ در خروج از برجام است، بايد با دقت بالايي توجه کرد؛ چراکه متغيرهاي اين سطح را مي توان مهم ترين عامل در رفتار سخت برجامي ترامپ دانست. استراتژي فردي رئيس جمهور آمريکا تا پايان دوره رياست جمهوري دو مولفه اصلي خواهد داشت؛ اول تطويل و تاخير موضوع ارتباط با روسيه و به سرانجام نرسيدن آن تا انتخابات سال 2020 به شکلي که حضور او در انتخابات بعدي به چالش کشيده نشود و دوم، تحقق همه وعده هاي انتخاباتي ازجمله خروج از برجام، براي حضور کامل و بدون چالش ترامپ در انتخابات سال 2020.
    اگر ما وارد فضاي ادراکي و روان شناختي ترامپ شويم و شخصيت لجوج و سرکش او را با تهديداتي که متوجه شخص اوست کنار هم بگذاريم، بايد انتظار رفتارهاي «اولترا راديکال» را از ترامپ داشته باشيم؛ به شکلي که تهديدات معطوف به شخص او، تحت تاثير موضوعات ديگر داخلي و خارجي قرار گيرد. در اين راستا، «برچسب همکاري با روسيه»، آن هم در مهم ترين موضوع سياست داخلي آمريکا که انتخابات رياست جمهوري است، آن قدر مشمئزکننده براي مردم آمريکا و آن قدر تهديدکننده براي شخص ترامپ است که او براي خلاصي از اين برچسب، تحقيقا به هر کاري در هر سطحي دست خواهد زد. 
    بنابراين او براي آنکه موضوع اثبات ارتباط احتمالي خود يا تيمش با روس ها پيش نرود، از هر اقدامي که اين فرايند تهديدساز را متوقف يا کُند کند، استقبال خواهد کرد. بنابراين اولين عامل سطح تحليل دلايل رفتار شخصي ترامپ در خروج از برجام، تخفيف، تلطيف يا تاخير مشکل ارتباط با روسيه است.
    دومين دليل شخصي ترامپ در خروج سخت از برجام، قول هاي انتخاباتي اوست. يکي از دلايل کاميابي غيرمنتظره ترامپ در انتخابات رياست جمهوري سال 2016، قول هاي جذاب و گل درشت او به ملت آمريکا بود. او به ملت اين کشور قول داد آمريکا شکوه و عظمت خود را باز خواهد يافت. او در مدت زمان رياست جمهوري خود بيشتر قول هاي انتخاباتي خود را عملي کرده است. در اين چارچوب، او از پيمان همکاري ترانس پاسفيک (TTP) و از پيمان تغييرات آب و هوايي پاريس خارج شده، نرخ ماليات ها را کاهش داده، بيمه درماني «اوباماکر» را لغو کرده، ورود غيرقانوني مهاجران به آمريکا را محدود کرده، بيت المقدس را به عنوان پايتخت اسرائيل به رسميت شناخته، از پيمان نفتا (NAFTA) خارج شده، بودجه ارتش آمريکا را افزايش داده، شاخص سهام داو جونز را بالا برده و نرخ بي کاري را به زير پنج درصد کاهش داده است، همچنين طرح هاي احياي استخراج زغال سنگ را عملياتي کرده، بودجه سازمان ملل را کاهش داده، آمريکا را از سازمان يونسکو خارج کرده و ساخت ديوار سه هزار کيلومتري مرزهاي مکزيک با وضع عوارض بر کالاهاي مکزيکي را کليد زده است تا پول آن را از مکزيک بگيرد. در اين ميان، آنچه او قول داده و عمل نکرده بود، خروج از برجام به عنوان بدترين معاهده تاريخ آمريکا به گمان وي بود که از آن هم خارج شد. داماد ترامپ لحظاتي پس از اعلام خروج آمريکا از برجام گفت ما به يکي ديگر از قول هاي انتخاباتي خود عمل کرديم. ترامپ که پرحاشيه ترين رئيس جمهور در ميان 44 رئيس جمهور تاريخ آمريکاست، بايد چهره مغشوش خود را با تحقق قول هاي انتخاباتي اش بزک کند تا مردم آمريکا در انتخابات سال 2020 يک بار ديگر به او راي دهند. خروج از برجام با زمينه چيني رسانه اي بسيار گسترده، تاييد تحقق يک تعهد انتخاباتي ديگر ترامپ بود.
    درسطح تحليل دوم از دلايل خروج آمريکا از برجام؛ يعني سطح تحليل ساختاري که مرتبط با ساختار نظام تصميم گيري سياست خارجي آمريکاست، بايد گفت همه چيز از شکل گيري يک مجموعه ضدايراني راديکال، هم در تيم رياست جمهوري ترامپ و هم در کنگره آمريکا، حکايت دارد. ضمن آنکه لابي يهود با تکيه بر ارتباطات بالاي خود و لابي آل سعود با تکيه بر قدرت مالي خود، آتش بيارمعرکه تندروهاي آمريکا شده اند.
    از ترکيب چهره هاي ضدايراني جان بولتن و مارک پمپئو، به همراه ترامپ در قوه مجريه و کنگره ضدايراني آمريکا و لابي يهود و لابي آل سعود، در ساده ترين حالت «لغو برجام» خارج مي شود و بايد انتظار رفتارهاي خصومت آميز بيشتر را داشت.
    اگر بخواهيم به ميزان و شدت و حدّت تعارض کنگره آمريکا درباره ايران اشاره کنيم، بايد به راي کنگره آمريکا درباره تحريم هاي جديد عليه ايران به دليل نقض حقوق بشر؛ با 410 راي موافق و فقط دو راي مخالف در مجلس نمايندگان آمريکا اشاره کنيم.
    بنابراين در سطح ساختار نظام تصميم گيري آمريکا شامل رياست جمهوري، کنگره و لابي هاي ضدايراني همه چيز براي تقابل با ايران آماده شده است و کمترين خروجي چنين ساختار تهديدکننده اي، خروج سخت از برجام بوده است و بايد درباره سطوح و حدود ديگر اين تعارض هوشيار بود و براي سومين سطح از دلايل خروج سخت ترامپ از برجام بايد به سطح تحليل دلايل منطقه اي يعني منطقه خاورميانه اشاره کرد. ظهور ترامپ راديکال با حضور گروه بسيار ضدايراني و تندرو نتانياهو در اسرائيل که در دوران اوباما تضعيف شده بود، همراه شد. دولت افراطي نتانياهو، ترامپ را فرصتي تکرار نشدني براي اهداف خود مي بيند و آن را از دست نخواهد داد.
    در کنار ترامپ و نتانياهو، ضدايراني ترين هيئت حاکمه، در عربستان بر سر کار آمده که خسته و زخمي از شکست هاي پي درپي در منطقه به رهبري وليعهد جاه طلب عربستان به صورت فعالانه با انجام اقدامات ضدايراني در سطح منطقه و جهان با آمريکا و اسرائيل همکاري پنهان و پيدا برقرار کرده اند.
    تنها ثانيه هايي پس از پايان سخنراني خروج از برجام ترامپ، نتانياهو بر صفحه تلويزيون ظاهر شد و خوشحالي خود را بيان کرد و تنها ساعتي پس از سخنراني ترامپ، وزارت خارجه عربستان نيز از اقدام ترامپ استقبال کرد و امارات و بحرين نيز آن را ستودند. 
    بنابراين دلايل منطقه اي مقتضي براي ترامپ در منطقه وجود دارد تا خروج از برجام براي او اميدوارکننده باشد.
    اما به هر اندازه که هريک از دلايل بالا را در خروج سخت آمريکا از برجام موثر بدانيم، بايد پس از اين به فضاي جديد حاصل از اين اقدام آمريکا نگاه هوشمندانه تري داشته باشيم. رفتار يک رئيس جمهور خودراي و مشکل دار به همراه ساختار تصميم گيري سياست خارجي آمريکا که با لابي هاي ضدايراني، بيشتر تحريک شده و همراهي افراطيان ضدايراني در اسرائيل و عربستان، الزام کنش بهينه و هوشمندانه براي کشورمان در سطح ملي، منطقه اي و جهاني را حتمي مي کند. چگونگي اين «کنش» و «دامنه» آن مي تواند موضوعي براي تفکر بيشتر ما باشد.
    
    * استاد دانشگاه

نسخه شفابخش بعد از خروج آمريكا

نسخه شفابخش بعد از خروج آمريكا


نويسنده: سيدعلي خرم *

سرانجام ترامپ با زيرپاگذاشتن همه اصول حقوقي و روابط بين الملل، در حالي از برجام خارج شد که بزرگ ترين بازيگر آن يعني ايران به همه تعهداتش در اين توافق هسته اي عمل کرده و اين پايبندي، 11 بار از سوي آژانس بين المللي انرژي اتمي تاييد شده است. اين بزرگ ترين برگ برنده جمهوري اسلامي ايران در سطح جهان و بزرگ ترين مدرک شرمندگي آمريکا، اسرائيل، عربستان و ياران ذليل آنها محسوب مي شود. ايران با همين برگ برنده قادر به ديپلماسي کارسازي در جامعه بين المللي خواهد بود و مي تواند آمريکاي منزوي را منزوي تر کند. دونالد ترامپ با زيرپاگذاشتن تعهدات بين المللي و حقوقي آمريکا در توافقات چندجانبه، بدعتي از خود به جا گذاشت که تا سال ها آمريکا را بدهکار جهان خواهد کرد. ترامپ با اين اقدام خطرناک، چند پيام را صادر کرد؛ اول اينکه فقط مي خواست توافق هسته اي به عنوان ميراث اوباما را نابود کند. دوم اينکه بازيچه بودن در دست نتانياهو از طريق دامادش کوشنر را به همه جهانيان نشان داد. سوم اينکه با تزوير و دورويي تظاهر کرد در کنار مردم ايران ايستاده است درحالي که همه تحريم هاي موردنظر او در صدر جدول، مردم بي گناه و طبقات ضعيف اقتصادي ايران را هدف قرار مي دهد و در «کنار مردم ايران بودن» دروغي بي شرمانه است. در سوي مقابل، خانم موگريني و اتحاديه اروپا و همه کشورهاي جهان به جز چند کشور کوچک عربي، پا روي انصاف نگذاشتند و در سخن هم که شده در کنار مردم ايران ماندند و ايران از آنان سپاسگزار است. اگرچه گفتني ها زياد است و همه آنها در محدوده اين مقاله نمي گنجند، اما شايد فوري ترين سوال اين است که حال چه بايد بکنيم؟ 
    1- ابتدا بايد از بروز واکنش هاي احساسي که نشان دهنده عملي غيرمعقول و خدشه به اجماع جهاني پشت سر ايران باشد، خودداري شود. طبيعتا مسئولان امر در هر قسمت بايد کلاف را در دست داشته و همه از يک نظام تصميم گيري تبعيت کنند. 
    2- دکتر ظريف، وزير امور خارجه، قبل از هر واکنشي، بايد ادعانامه اي کاملا حقوقي و در چارچوب برجام و مکانيسم هاي تعبيه شده در آن تنظيم کرده و هرچه زودتر عليه اين اقدام دونالد ترامپ براي کميسيون مشترک ناظر بر برجام به رياست خانم موگريني ارسال کند؛ به طوري که اين سند مظلوميت و پاکدستي ايران در جهان محسوب و در سازمان ملل متحد ثبت شود. در اين سند از همه اعضاي کميسيون بخواهيم رسما نظر خود را اعلام دارند و بگويند مي خواهند چه سياستي در مقابل آمريکاي متخلف اتخاذ کنند. 
    3- رئيس جمهور هم مي تواند همين نامه را براي روساي کشورهاي اروپايي به ويژه فرانسه، آلمان، بريتانيا، روسيه، چين، هند، ترکيه، پاکستان و بسياري ديگر که موضع خصمانه ندارند و مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي ارسال کند تا اتمام حجتي در جهان محسوب و بخشي از ديپلماسي ايران را شامل شود. 
    4- اگر اتحاديه اروپا قادر به تصويب قوانيني ضدتحريم آمريکا باشد، به ترتيبي که تحريم هاي مورد نظر ترامپ، دامن روابط بانکي، تجارت و سرمايه گذاري ايران و اروپا را نگيرد، همان طور که دکتر روحاني اشاره کرد، ايران مي تواند فعالانه و با حفظ کامل پايبندي خود به برجام، به روند گذشته ادامه داده و خاري در چشم ترامپ به اضافه نتانياهو باشد. 
    5- ايران خود را براي خروج از پروتکل الحاقي در صورت شکست اروپايي ها پس از دو ماه، آماده کرده ولي قبل از هر اقدامي، اروپا، روسيه، چين و آژانس را در جريان جزئيات و دلايل قرار دهد. يادمان نرود در جبهه خارجي، فقط صف واحد اروپا، روسيه و چين با ايران مي تواند خنثي کننده طلسم ترامپ به اضافه نتانياهو باشد. 
    6- با خروج آمريکا از برجام، ايران حق دارد در صورت شکست تلاش ها، به جايگاه اوليه خود بازگردد. در اين رابطه، ايران مي تواند از روسيه بخواهد 360 تن اورانيوم غني شده ايران که به روسيه انتقال يافته، بازگردانده شود. اين بزرگ ترين سيلي به ترامپ به اضافه نتانياهو خواهد بود. روسيه هم با درک شرايط ايران و برجام بايد با ايران همکاري لازم را صورت دهد. فراموش نکنيم اين آزمايشي براي حسن نيت روسيه خواهد بود. 
    7- روسيه، اتحاديه اروپا و چين بايد خروج بي دليل آمريکا را در يک جلسه شوراي امنيت به بحث بگذارند، ولي ايران بايد ميدان دار اين هماهنگي به ويژه بين اتحاديه اروپا و روسيه باشد. آمريکا ممکن است در انديشه بي اثرکردن قطع نامه 2231 باشد، پيش دستي ايران و درخواست از بقيه اعضاي گروه 1+5 براي تشکيل اين جلسه مي تواند شيطنت هاي آمريکا را خنثي کند. 
    اما در زمينه داخلي، با درک واقعيات اجتماعي- اقتصادي کشورمان بايد گفت ترامپ به اضافه نتانياهو بسيار دل به دو عامل داخلي «نارضايتي عمومي» و «فروپاشي اقتصادي» بسته اند تا نتيجه اش فروپاشي نظام باشد بنابراين: 
    8- حاکميت ايران شامل قوه مجريه بايد نسبت به پرکردن شکاف ها و گسست هاي اجتماعي که در دي ماه گذشته خود را نشان دادند، اهتمام ورزد به طوري که مردم واقعا آن را حس و لمس کنند، نه اينکه با انبوهي از وعده و وعيد روبه رو شوند. 
    9- سروسامان دادن به اقتصاد ايران در چارچوب واقعيات موجود ضرورتي اجتناب ناپذير است. وزيران نبايد در اين موقعيت حساس با رئيس جمهور اختلاف در انديشه و عمل داشته باشند. همه بايد با هم و با بقيه ارکان حکومت، با نگاه به افق دور، يکدل و يکپارچه باشند و اقتصاد ايران را احيا کنند تا در اين بحران هضم نشوند. 
    هر اندازه کوتاهي در اين امر موجب خشنودي ترامپ به اضافه نتانياهو خواهد شد. در همين فاصله دو روز گذشته، حمايتي عظيم از ايران و برجام در جهان به وجود آمد و همه زبان به انتقاد شديد از ترامپ گشودند. حفظ اين موضع حمايتي جهان براي ايران بسيار ارزشمند است. اگر ايران خوب و سنجيده عمل کند و آماده گفت وگو باشد، قادر خواهد بود از اين اجماع براي پيروزي بر ترامپ به اضافه نتانياهو استفاده کند.
    
     * سفير پيشين ايران در مقر اروپايي سازمان ملل

جان بولتون، مشاور امنيت ملي آمريكا: برجام فقط به نفع ايران بود

جان بولتون، مشاور امنيت ملي آمريكا: برجام فقط به نفع ايران بود



«توافق هسته اي به هيچ وجه در راستاي منافع راهبردي آمريکا نبود؛ به همين دليل رئيس جمهور از آن خارج شد». اين بخشي از گفت وگوي جان بولتون، مشاور امنيت ملي آمريکا، با «شبکه صداي آمريکا» است. بولتون با مقايسه دوره رياست جمهوري دونالد ترامپ با روساي جمهور قبلي آمريکا گفته است: «رئيس جمهور ترامپ در مبارزات انتخاباتي اش همواره تاکيد مي کرد که قصد دارد منافع ملي آمريکا را در راس اولويت هاي کاري اش قرار دهد و من فکر مي کنم اين ويژگي مشخص دوره رياست جمهوري او در بيش از يک سالي است که سر کار بوده است». به گزارش «ايسنا» بولتون در اين گفت وگو ادامه مي دهد: «ترامپ مشکلات فراواني، از جمله ايران، کره شمالي و خاورميانه به ارث برده است. دولت اوباما يا به اين مشکلات رسيدگي نکرده يا به صورت اشتباه به اين مشکلات پرداخته بود. اين بخش بزرگي از مسئوليت هاي ترامپ بوده است. دولت بوش نيز زماني که روي کار آمد، چنين ايده اي وجود داشت که ديگر مشکلات جهان حل شده و جنگ سرد نيز به پايان رسيده و تنها موضوع مهم، رشد اقتصادي است، ولي ناگهان واقعه يازدهم سپتامبر رخ داد».
    بولتون درباره انتقال سفارت آمريکا از تل آويو به قدس گفته است: «اين مسئله به اعتبار آمريکا، به ويژه اعتبار رئيس جمهور آمريکا بازمي گردد. تمام نامزدهاي موفق رياست جمهوري تاکنون در مبارزات انتخاباتي خود قول داده بودند که سفارت آمريکا را به قدس منتقل خواهند کرد، ولي اين کار را نکردند. اين به جهان مي فهماند که وقتي او حرفي مي زند آن را انجام مي دهد».
    به گفته مشاور امنيت ملي آمريکا تصميم اخير ترامپ براي خروج از توافق هسته اي با ايران نيز به همين شکل بوده است، زيرا او در جريان مبارزات انتخاباتي همواره مي گفت اين توافقي بسيار بد است. ترامپ با خروجش از برجام، تنها به صحبت هايي که نزديک به دو سال به طور مستمر درباره اين توافق گفته بود، عمل کرده است.
    بولتون در پاسخ به اين سوال که آيا آنها انتظار دارند ايران به ميز مذاکره بازگردد، گفت: «من فکر نمي کنم هيچ رويارويي رخ دهد، بلکه به صورت اجتناب ناپذير وقتي تحريم هاي آمريکا به اجرا درآيند، بر اروپا تاثيرگذار خواهد بود و ميزان تجارت و سرمايه گذاري هاي کشورهاي اروپايي را در ايران کاهش خواهد داد، سپس ايران با انتخابي بسيار دشوار مواجه خواهد شد».
    او در ادامه اين گفت وگو تصريح کرد: «البته آنها خيلي دوست دارند اين توافق را ادامه دهند، زيرا تمامي منافع اقتصادي توافق در جهت ايران بود. اين در حالي است که اکنون آن منافع در معرض قطع شدن قرار گرفته اند. حتي پس از لغو تحريم ها اقتصاد ايران در شرايط بدي قرار دارد. من فکر مي کنم ادامه شرايط کنوني براي ايران بسيار دشوار باشد». بولتون که با مواضع ضد ايراني شناخته شده است، درباره مواضعشان در جهت تغيير نظام در ايران مدعي شد: «اين هدف دولت آمريکا نيست. هدف اين است که مانع از آن شويم که آنها حتي بتوانند به سلاح هسته اي نزديک شوند. از نظر من، با از بين رفتن منافع اقتصادي که رئيس جمهور اوباما براساس اين توافق به ايران اعطا کرده بود، ايرانيان خواهند گفت ما ديگر اين را نمي توانيم تحمل کنيم، زيرا هزينه هايي که بايد براي تسليحات هسته اي بپردازيم، بيش ازحد زياد است». بولتون در ادامه ادعاهايش گفت: «روش اوباما براي مذاکره درباره اين توافق به گونه اي بود که منافع آن پيشاپيش به ايران مي رسيد و اين يکي از اشتباهات اساسي اين توافق بود. اين در حالي است که به سادگي بايد گفت اين توافق در کانون اصلي خود، يعني در راستاي منافع راهبردي آمريکا نبود. اين توافق به شکلي موثر ايران را مهار نکرده بود تا اين کشور نتواند کماکان به دنبال دستيابي به سلاح هسته اي قابل حمل با موشک باشد. اين توافق فاقد سازوکارهاي موثر راستي آزمايي بود». او مدعي شد: «ما در حالي وارد اين توافق شديم که هيچ نوع اطلاعاتي به غير از آنچه سرويس هاي اطلاعاتي مان به ما داده بودند، درباره برنامه نظامي ايران نداشتيم و آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز به سادگي تدابير و آمادگي کافي براي انجام بازرسي ها نداشت. ازاين رو ما مي دانيم که در قلب اين توافق، دروغي درباره اهداف نظامي (هسته اي) ايران وجود داشت و اطلاعاتي که به تازگي اسرائيل فاش کرده، کاملا نشان دهنده همين مسئله است». بولتون در پاسخ به اين سوال که آيا آمريکا نبايد به توافقي که امضا کرده، عمل کند، اظهار کرد: «هر توافقي که بر پايه دروغ نهاده شده باشد، معتبر نيست و همين موضوع باعث تضعيف آن شده است. درهرصورت، رئيس جمهور بايد منافع راهبردي آمريکا را در نظر بگيرد؛ براي مثال، وقتي جورج دبليو بوش، رئيس جمهور اسبق آمريکا، از معاهده ضد موشک هاي بالستيک خارج شد، به اين دليل نبود که روسيه در حال نقض آن پيمان بود، دليل خروج آمريکا اين بود که جهان تغيير کرده بود. فکر مي کنم درباره توافق با ايران نيز اين توافق هرگز در راستاي منافع آمريکا نبوده و با گذر زمان نيز اوضاع در حال بهبود نبوده است».
    مشاور امنيت ملي آمريکا گفت: «من واقعا فکر مي کنم خروج آمريکا از برجام احتمال دستيابي به توافق با کره شمالي را تحت تاثير قرار دهد، زيرا مقامات کره شمالي به خودشان خواهند گفت اين کاملا واضح است که ما نمي توانيم توافقي مانند ايران به دست آوريم که آن قدر براي ما مساعد و مطلوب باشد؛ بنابراين اگر ما خواستار هر توافقي با آمريکا هستيم، بايد به مراتب بيشتر از برجام طبق شرايط و خواسته هاي آمريکا باشد».

مردم را از « صندوق » نااميد نكنيم

مردم را از « صندوق » نااميد نكنيم


نويسنده: صادق زيباكلام *

حتي اگر مخالفان روحاني واقعا هم قصد آن را نداشتند که او را در نزد ۲۴ ميليون نفري که يک سال پيش به او راي دادند، ب ياثر در اداره کشور جلوه دهند، در عمل اين اتفاق افتاده است. هنوز يک سال هم از انتخابات ۲۹ ارديبهشت ۹۶ نگذشته اما تعداد قاب لتوجهي را ميتوان يافت که دچار يک احساس تلخ پشيماني از راي دادن شده اند. شايد مخالفان روحاني احساس کنند به موفقيت بزرگي نائل شده اند و در کمتر از يک سال، دولتي را که با پشتوانه اکثريت قاطع مردم بر سر کار آمده بود، نزد راي دهندگان ب يخاصيت جلوه دهند. شايد آنها احساس مسرت کنند از اينکه پشيماني از راي به روحاني، آ نقدر در سطح جامعه بالا گرفته که شايد اگر همين فردا انتخابات مجددي برگزار شود،
    رئيس جمهور ۱۰ ميليون راي هم نياورد. از ايجاد چنين حالتي، آنها حق دارند حس موفقيت داشته باشند. مد تهاست در هر جمع دانشگاهي و غيردانشگاهي که حضور دارم، با انتقادات بسياري مواجه ميشوم و ب هخاطر تلاش در دوران انتخابات، مورد شماتت قرار مي گيرم. نم يخواهم گناه پشيما نشدن راي دهندگان به روحاني را بر گردن مخالفان اصولگرا بيندازم؛ قطعا عملکرد دولت دوازدهم نيز ب ينقش نبوده است؛ اما جان کلام اينجاست که مخالفان او متوجه نيستند اين فقط رقيب آنها نيست که ب ياعتبار م يشود، مهمتر از روحاني، جايگاه رئيس جمهور و صندوق راي وزارت کشور است.
    در اين ميانه وجه المصالحه پيروزي مخالفان قرار ميگيرد. آنها فقط رئيس جمهور را زير سوال نبرده اند، بلکه در حقيقت، آب به آسياب جرياناتي مي ريزند که شرکت در انتخابات را ب يفايده و عبث مي پندارند. آنها اين پرسش خيلي ساده را رواج مي دهند که ب هراستي فايده حضور پاي صندو قهاي راي چيست؟ آ نهمه تلاش و تقلا در ايجاد موج انتخاباتي و ترغيب مردم براي دردس تگرفتن برگه هاي راي و ايستادن در ص فهاي طولاني براي چه بود؟ حتي اگر رئي سجمهور خواسته باشد به استناد و اعتبار راي اکثريت مردم، تغيير و تحولي در سياست هاي کلان اداره کشور ايجاد کند، چگونه ظرفيت تحقق آن را از نظر شرايط سياسي و قانوني خواهد داشت؟ مخالفان رئي سجمهور اميدوارند مردم همه ضعف ها و مشکلات را از دلار بالاي شش هزار تومان و سکه بالاي دو ميليون تومان گرفته تا خيل عظيم بيکاران، مفاسد اقتصادي، رکود، ب يآبي، تهديد پياپي برجام و ساير دشوار يهايي که کشور با آنها روب هرو است، پاي روحاني بنويسند، سه سال ديگر هم اصولگرايان موفق شوند يک نيروي راديکال را به ميدان آورده و داستان ۸۴ برايشان تکرار شود و يک بار ديگر اصولگرايان همه قدرت را يکپارچه در دست بگيرند. اشکال اساسي اين است که متوجه نيستند شاخ هاي را که با همه وجود اره م يکنند، فقط روحاني و اصلاحطلبان روي آن ننشست هاند، بلکه به تعبيري ساير نيروها و قواي کشور نيز روي آن هستند. قطع اميد مردم از صندوق راي، بزر گترين تهديد ملي است که م يتواند بر سر راه آينده قرار گيرد. شايد اصولگرايان ب هويژه جريانات راديکال آنان، باور داشته باشند با ۱۶ ميليون راي رئيسي و با جذب چند ميليون از را يدهندگان حسن روحاني و با حداقل ۲۰ ميليون راي بتوانند رئيس جمهور مطلوب خود را در سال ۱۴۰۰ راهي پاستور کنند و درباره مجلس هم با توجه به سرخوردگي مشابهي که نسبت به فراکسيون اميد ايجاد شده و از سوي ديگر موضوع ردصلاحي تها، مجلس يازدهم را در سال آينده و حتي قبل از انتخابات رياست جمهوري سيزدهم، از آنِ خود کنند. شوراي شهر هم که به حول و قوه الهي آ نقدر با مشکلات عديده مواجه شده که براي سربلندي، راه دشواري در پيش دارد. بنابراين اصولگرايان احساس مي کنند ب هزمي نزدن روحاني و فل جکردن دولت، خيلي هم تاکتيک و سياست نادرستي نيست؛ اما آنچه مانع سازان مقابل تغيير نم يتوانند ببينند، افزايش حس سرخوردگي هايي است که ب هتدريج از دهه هفتادي ها هم در حال عبور است و دارد به دهه هشتاد يها م يرسد. اي کاش با فيلترکردن تلگرام، پنجه در پنجه ترامپ انداختن و تلاش در نشاندن وليعهد سرکش عربستان بر سر جايش، سناريوي مخالفان روحاني م يتوانست مانند سال ۸۴ تکرار شود. ا يکاش م يشد تجربه دولت اصلاحات را تکرار کرد و با چيدن پروبال دولت روحاني و زمين گيرکردن آن، همان سناريو مجدد تکرار مي شد و مردم خسته، سرخورده و عصباني از اصلاحطلبان، مانند تير ۸۴ در ۱۴۰۰ هم پاي صندو قهاي راي بروند و احمد ينژاد ديگري را براي کامروايي اصولگرايان راهي پاستور م يکردند. اما هم عرصه بين المللي در سال ۸۴ تفاوت ماهوي با سال ۹۶ دارد و هم مهمتر از آن، وضعيت نيروهاي اجتماعي در داخل کشور نسبت به دهه ۷۰ دچار تغيير و تحول بسياري شده است. مخالفان اصلاحات در دهه ۷۰ موفق شدند با محاصره دولت اصلاحات، اجازه تغيير و تحول معناداري به دولت اصلاحات ندهند و هما نطور که گفته شد، سرخوردگي از موف قنشدن اصلاحطلبان، يکي از دلايلي شد که راه را براي پيروزي پوپوليسم باز کرد؛ اما اصولگرايان سخت در اشتبا هاند که فکر م يکنند تجربه دو دهه پيش آنان، امروز هم همان پاسخ را خواهد داد و م يتوان با فل جکردن دولت روحاني و سرخوردگي در طرفداران او، راي دهندگان به او را پشيمان کرد و بستر را براي پوپوليسم راديکال ديگري در ۱۴۰۰ آماده کرد. براي يک لحظه هم که شده، از خود بپرسيم اگر جداکردن مردم از صندوق راي پاسخ سال ۸۴ را نداد، چه؟
    
    * استاد دانشگاه تهران

بحران يمن و ايران

بحران يمن و ايران


نويسنده: احسان شمس *

يکي از کشورهايي که بهار عربي، ديکتاتور آن را به کام خود کشيد و آن را ساقط کرد، يمن است. علي عبدالله صالح پس از مقاومتي خونين و سوختن در آتش خشم ملت، مجبور به کناره گيري و فرار به عربستان شد. معاون او، عبدالربه منصور هادي، به جاي او آمد و قول اصلاحات داد، اما بحران همچنان باقي ماند و هر روز ابعاد آن گسترده تر شده و به جنگي داخلي انجاميد که در نهايت به قطع نامه شماره ٢٢١٦ شوراي امنيت در حمايت از حکومت منصور منجر شد. عربستان نيز در ظاهر به بهانه حمايت از همين قطع نامه، ائتلافي مضحک ساخته و به جنگ يمن وارد شد. اما بحران يمن چه اطرافي دارد که منجر به اين وضعيت شد؟ چرا فرستادگان ويژه سازمان ملل (اسماعيل شيخ احمد و مک گولدريک) يکي پس از ديگري استعفا مي دهند؟ چرا مذاکرات صلح نيز مانند آنچه در کويت بود، همگي به بن بست خورده و مي خورند؟ بحران يمن جنگي داخلي است يا جنگي ميان چند کشور؟ چه آينده اي در انتظار يمن است و آخر اينکه ايران در اين سير تحولات، کجاي بازي ايستاده است؟ در پاسخ به سوالات، بايد نقشه اي از بازيگران يمن ترسيم كرد. عمده نيروهاي فعال در عرصه سياسي-نظامي يمن را مي توان در پنج بازيگر عمده تقسيم كرد.
    ١- جبهه شمال (صنعا): در عهد جمال عبدالناصر و حيات سياسي بلوک شرق و البته رقابت بين المللي با بلوک غرب، يمن نيز مانند ساير کشورهاي فرورفته در تفکر ظاهري کمونيسم (مانند کره و ويتنام)، به دو قسمت شمال و جنوب تقسيم مي شد. عبدالناصر که ادعاي رهبري جهان عرب را داشت (هنوز هم هيچ شخصيتي در جهان عرب از لحاظ قدرت رهبري کاريزماتيک، گستره و عمق تفکر، بلاغت در سخنوري و هزاران حسن ديگر به پاي او نرسيده است) و بلوک شرق از جبهه جنوب حمايت مي کردند و در مقابل ملک فيصل، پادشاه عربستان سعودي و بلوک غرب از جبهه شمال. نتيجه اين کشمکش بيروني با مرگ جمال عبدالناصر و البته ضعف دامن گير بلوک شرق، به پيروزي شمال منجر شد. جبهه شمال که از آن، به جبهه صنعا هم ياد مي شود، قدرت خود را بر جنوب که از آن به جبهه عدن نيز نام مي برند، تحميل کرد. علي عبدالله صالح در بدو اين اتفاق، يعني ١٩٩٠، به نمايندگي از شمال به همه يمن حکم راند، اما به تدريج پايگاه خود را در ميان جبهه شمال هم از دست داد. جبهه شمال به صورت تاريخي به عربستان وابسته است و هم اکنون نيز عبدالربه منصور که رهبري ظاهري آن را بر عهده دارد، دست نشانده اي بيش نيست. شمال هميشه خود را از جنوب برتر ديده و هيچ گاه اشتراک آنان را در حکومت نمي پذيرند. 
     ٢- جبهه جنوب (عدن): شکست خورده و تحقير شده بازي يمن شمالي و جنوبي که از ١٩٩٠ تحت تسلط شمال بوده، اکنون سر به شورش برداشته و از طريق اتحاد با حوثي هاي شرق نشين، موقعيت خود را در پايتخت تاريخي خود، يعني عدن، به شدت تحکيم کرده و در سال ٢٠١٥ صنعا را نيز به دست آورده و هادي را به عربستان فراري داده است. جالب آنکه جنوب جديد، حاصل جمع اضداد بود: جبهه عدن، حوثي ها و از شمال رانده اي به نام علي عبدالله صالح. اما اين اتحاد پابرجا نماند، صالح خود و جنوب را به سمت امارات متحده نزديک کرد و جان خود را بر سر اين معامله گذاشت. اما جنوب هر روز به امارات نزديک تر و از حوثي ها دورتر مي شود و اين اتفاق از سوي فرزند صالح به شدت پيگيري مي شود. هم اکنون عمده قدرت در جنوب در اختيار شوراي انتقالي جنوب و عيدروس الزبيدي است.
     ٣- حوثي ها: مغضوبان عربستان که اکنون اتحاد خود با عدن را نيز از دست داده اند، از ميان متحدان خود فقط ايران را دارند. شرق يمن و حوثي ها، قرابتي جغرافيايي با شيعيان شرق نشين عربستان دارند، اما مانند آنان در مقابل ظلم دولت مرکزي سکوت نكرده اند. در ابتداي مناقشه يمن با جنوب و صالح هم پيمان بودند، اما چون خيانت صالح آشکار شد، آن شد که ديديم. حوثي ها همچنان گرد بدرالدين مي چرخند و اتحاد خود را حفظ كرده اند.
     ٤- عربستان: يمن براي عربستان عمق استراتژيک محسوب شده و از آن دست نخواهد کشيد و سخت ترين حملات و تحريم ها را براي حفظ آن انجام مي دهد. ظاهر اين جنايات را در قالب قطع نامه ٢٢١٦ مبني بر به رسميت شناختن رياست جمهوري هادي مي آرايد. دلارهاي سعودي ايالات متحده و اروپا را ساکت مي کند و جنگ افزار جديد بر سر مردم غيرنظامي يمن مي باراند. عربستان خود را به شدت در تنگناي شيعيان مي بيند؛ عراق از شمال؛ بحرين در قلب خود و حالا حوثي هاي يمن. يمن براي عربستان مهره اي است که آن را به هيچ قيمتي از دست
     نخواهد داد. 
     ٥- امارات متحده عربي: بازيگري که هر روز در يمن فعال تر مي شود. هرچند در ابتدا به حمايت از عربستان برخاست، اما نگراني امارات، امنيتي نيست.
     از همين رو، به مرور در حال تغيير جبهه خود است. کم کم از صنعا دور شده و به عدن نزديک مي شود. امارات فقط مي خواهد شاهراه
     تجاري-دريايي جنوب شبه جزيره را براي خود امن نگاه دارد؛ حال يا از طريق شمال(صنعا) و صالح پدر آن را تامين کند يا از طريق جنوب (عدن) و صالح پسر. امارات در راه وصول به اين نيت در اختلاف افکني ميان عدن و حوثي ها بسيار فعال است و در تبليغات خود، حوثي ها را شبه نظاميان ايران مي خواند.
     يمن در بن بست سياسي است و راهي براي حل آن به نظر نمي رسد. تعداد بي شمار بازيگران که هيچ يک بر ديگري تفوق ندارند و منافع مختلفي را دنبال مي کنند، يمن را به سوي فروپاشي و پاره پاره شدن پيش مي برند. به همين دليل است که ايالات متحده آمريكا يا روسيه کمترين بازي را در اين نرد انجام مي دهند؛ چراکه هيچ گونه فضاي مثبتي در سپهر يمن ديده نمي شود. به نظر مي رسد که ايران نيز اين نکته را درک كرده است. آنچه در مورد هواپيماي کمک رساني ماهان يا کشتي حامل کمک هاي انسان دوستانه ايران اتفاق افتاد، شاهد اين مدعاست. اما کم کم شاهد کاهش اثرگذاري ايران هستيم که اين مانور حکيمانه، ناشي از درک واقعيت هاي روي زمين يمن است. زمين يمن محيطي گسسته براي سرمايه گذاري سياسي است و هيچ گونه آينده اي در افق آن ملاحظه نمي شود. ايران نبايد و نمي تواند تمرکز خود را از سوريه بکاهد. سوريه کليدي ترين نقطه سياست خارجي ماست که هيچ موضوعي نمي تواند بر آن پيشي بگيرد.
    
    * كارشناس روابط بين الملل 

روسيه ٢٣ ديپلمات بريتانيايي را اخراج كرد

گرم كردن تنور انتخابات با آتش تنش با غرب
روسيه ٢٣ ديپلمات بريتانيايي را اخراج كرد


کرملين روزهاي شلوغ و پردردسري را سپري مي کند؛ از يک سو، تنش مسکو با غرب و به خصوص بريتانيا بر سر سوءقصد به جانِ سرگئي اسکريپال، جاسوس دوجانبه روسي، بالا گرفته است و از ديگر سو، روسيه خود را مهياي برگزاري انتخابات رياست جمهوري مي کند. بااين حال در داخل روسيه به نظر اوضاع چندان بر وفق مراد کرملين و پوتين پيش نمي رود. فقدان فضاي رقابتي در نتيجه منع شدن برخي چهره هاي اصلي اپوزيسيون از شرکت در انتخابات، از جمله آلکسي ناوالني باعث شده تا تنور رقابت آن طور که بايدوشايد گرم نشود. پوتين براي مشروع نشان دادن خود و همچنين قدرت نمايي در عرصه بين المللي نيازمند يک راي بالاست؛ امري که باعث شده تا ستاد انتخابات روسيه به فکر تمهيداتي مانند برگزاري همه پرسي هاي محلي و قرعه کشي ميان راي دهندگان بيفتد. البته اين اقدامات به نظر تا اين لحظه چندان موثر واقع نشده اند. آخرين سخنراني تبليغاتي پوتين در کريمه نيز کمتر از دودقيقه به طول انجاميد؛ اين مسئله حاکي از آن است که خود پوتين نيز چندان شوروهيجاني براي مبارزات انتخاباتي ندارد. 
     گذشته از اين رخوت عمومي، به نظر عرصه براي فعاليت گروه هاي ناظر انتخابات نيز تنگ تر شده است. طبق گزارش گاردين، در روزهاي اخير، پليس روسيه در چندين مورد تلاش کرده با حمله به دفاتر گروه هاي نظارتي اقدام به ضبط مجوزهاي ناظران کند. بااين حال روز گذشته، الا پامفيلوا، رئيس ستاد انتخابات روسيه، اعلام کرد اين ستاد نه تنها به هيچ عنوان قصد سنگ اندازي در مسير فعاليت گروه هاي ناظر را ندارد، بلکه اجازه چنين کاري را نيز نخواهد داد. در همين راستا و به منظور بالابردن اعتبار و مقبوليت انتخابات، روسيه از چندين سياست مدار خارجي براي نظارت بر روند انتخابات دعوت به عمل آورده است. لئونيد اسلاتسکي، رئيس کميته روابط خارجي دوما، نيز از سفر ٣٠٠ سياست مدار خوش نام خارجي با هدف نظارت بر انتخابات روسيه خبر داده است. از جمله اين افراد نيز مي توان از پدرو آگراموند، رئيس سابق مجمع پارلماني اروپاي اسپانيا، نام برد که سال پيش بعد از ديدار با بشار اسد، رئيس جمهور سوريه، از سمت خود عزل شد. 
     گذشته از بحث انتخابات، روسيه در خارج از مرزهاي خود نيز دچار چالش شده است. با وجود انکارهاي مکرر روسيه، سران کشورهاي غربي، از جمله آمريکا بر اين باورند که روسيه در پشت حمله به جاسوس روس در بريتانيا بوده است؛ امري که به اخراج ٢٣ ديپلمات روس از بريتانيا انجاميد. درمقابل، کرملين که نمي خواهد در انظار عمومي روسيه قافيه را ببازد، دست به مقابله به مثل زده و روز گذشته ٢٣ ديپلمات بريتانيايي را اخراج کرد. طبق گفته سرگئي لاوروف، وزير امور خارجه روسيه، اين ٢٣ ديپلمات يک هفته فرصت دارند که خاک اين کشور را ترک کنند. علاوه بر اين، طبق اعلام مقامات روسي، فعاليت هاي شوراي بريتانيا که وظيفه تقويت ارتباطات فرهنگي ميان دو کشور را نيز برعهده دارد، متوقف خواهد شد. مقامات روسي با اين استدلال که اين سازمان پوششي براي فعاليت هاي جاسوسي بريتانيا بوده ، دست به اين اقدام زده اند. به نظر در شرايط کنوني تنها کسي که از اين تشديد تنش ها سود مي برد، ولاديمير پوتين است که خود را براي يک دوره ديگر رياست جمهوري مهيا مي کند؛ درواقع او مي کوشد خود را به عنوان مدافع روسيه در برابر زياده خواهي و تهاجم کشورهاي غربي به تصوير بکشد. شايد اين مسئله باعث شود که مردم براي حفظ ناجي خود در قدرت، پاي صندوق هاي راي حاضر شوند.

چه كسي پس از پوتين، روسيه را رهبري مي كند

يك چهارم قرن حكمراني
چه كسي پس از پوتين، روسيه را رهبري مي كند

نويسنده: بهاره محبي

 


    
    تقريبا همه اطمينان دارند که ولاديمير پوتين پيروز انتخابات رياست جمهوري ماه مارس است. اما پرسش کليدي اين است که چه اتفاقي در شش سال آينده خواهد افتاد و اينکه آيا نظام اقتدارگرايانه اي که بوريس يلتسين پايه گذاري و پوتين آن را تقويت کرد، به حيات خود ادامه خواهد داد يا خير؟
     در سالي که جريان هاي رسانه اي سرشار از اخبار شوک کننده و خشن بود، شايد يکي از خبرهايي که کمتر از همه تعجب آور بود، ١٤ دسامبر ٢٠١٧ منتشر شد: ولاديمير پوتين بار ديگر در انتخابات رياست جمهوري شرکت مي کند. از ٢٠١٢ که پوتين به کرملين بازگشت، هيچ شکي نبود که او تلاش خواهد کرد تا يک دوره شش ­ساله ديگر کرسي اش را حفظ کند. همچنين هيچ شکي وجود نداشت که کسي جز او پيروز انتخابات ٢٠١٨ نخواهد بود، به ويژه اينکه کانديداهاي ديگر به جز آلکسي ناوالني شانس زيادي ندارند.
     ناوالني فعال مدني، نيز با وجودي که نسبت به پوتين از حمايت عمومي کمتري برخوردار بود، ٢٥ دسامبر به طور رسمي از حضور در انتخابات منع شد. او که به شدت مورد توجه رسانه هاي خارجي قرار گرفته بود، از طرف کميسيون انتخابات به دليل سوابق سوء از جمله متهم شدن به فساد مالي از حضور در انتخابات منع شد. ناوالني به اميد تکرار اعتراض هاي گسترده مردمي در سال ٢٠١٢ که در اعتراض به بازگشت پوتين به قدرت برگزار شده بود، از مردم روسيه خواست ضمن تحريم انتخابات به خيابان ها بيايند. اما واقعيت اين است که حتي اگر اين جريان اعتراضي هم شکل بگيرد، تاثيري بر روند انتخابات نخواهد داشت. پوتين تمام تلاش خود را براي پيروزي حداکثري در انتخابات به کار گرفته و احتمالا تا ٢٠٢٤ در کرملين خواهد ماند. اما اين حضور ماندگار چه معنايي براي روس ها و البته روابط روسيه با غرب خواهد داشت؛ روابطي که به واسطه اتهام دخالت روسيه در انتخابات رياست­ جمهوري آمريکا چندان حسنه نيست. پوتين مانند برژنف، رهبر اتحاد جماهير شوروي، نزديک به ١٨ سال است که رهبري روسيه را در دست دارد. اگر او موفق شود همچنان کرسي خود را حفظ کند، نزديک به يک­ چهارم قرن بر روسيه حکمراني کرده است. اما ماهيت نظام سياسي که پوتين را براي اين مدت طولاني در راس نگه داشته چيست و چه مقدار از اين ماهيت نظام سياسي برگرفته از شخصيت و اولويت هاي پوتين است؟ اغلب مفسران بر اين باورند که يک تفاوت بنيادين وجود دارد ميان روش اداره روسيه در دهه ١٩٩٠ و آنچه در دهه ٢٠٠٠ وجود داشت. گفته مي شود در دهه ٢٠٠٠ به دليل بسته ­شدن فضا و بازگشت حضور سنگين دولت، آزادي ها محدود شد و بازارهاي مالي پويايي و نشاط خود را از دست دادند. در واقع پوتين ترکيب غريبي از پسرفت را در روسيه به اجرا گذاشته: بازگشت به عصر خودکامگي هاي اتحاد جماهير شوروي و هم زمان احياي شيوه هاي استبدادي دوران تزار (استيون لي ماير در ٢٠١٥ در کتاب خود با اشاره به شيوه هاي حکومت­داري پوتين، وي را تزار جديد خوانده است. در حالي که دو سال پيش تر فيونا هيل و کليفورد گادي او را عامل به ­جامانده از ک گ ب در کاخ کرملين خوانده بودند). اما آنچه امروز در روسيه به عنوان «نظام پوتين» شناخته مي شود، نه سازماني نئوشوروي است و نه سازماني برگرفته از نظام امپراتوري تزاري؛ بلکه نظامي است که به طور مشخص پس از عصر اتحاد جماهير شوروي و در اوايل دهه ١٩٩٠ شکل گرفت و پس از سال ٢٠٠٠ توسط شخص پوتين پايه هايش محکم شد و تا امروز پابرجا مانده است.
     اين نظام را بوريس يلتسين پايه گذاري کرد. اما از همان زمان در ساختار سياسي پساشوروي يک نقطه ضعف بزرگ وجود داشت: در حالي که کشور رسما يک ساختار دموکراتيک داشت، هر زمان که اراده راي دهندگان در مقابل اولويت هاي رهبران سياسي قرار مي گرفت، اين دموکراسي بود که در جايگاه دوم مي ايستاد. به عنوان مثال، بخش عمده اي از قوانين کليدي که اقتصاد اتحاد جماهير شوروي را ويران کرد را نه نمايندگان منتخب مردم با بررسي دقيق، که رئيس جمهوري تصويب کرده بود. وقتي هم که طرح «شوک­ درماني» يلتسين با مخالفت هاي جدي روبه رو شد، رئيس جمهور در اکتبر ١٩٩٣ براي مقابله با مخالفت نمايندگان مجلس از تانک هاي ارتش استفاده و سپس قانون اساسي جديدي را امضا کرد که دسامبر همان سال پس از يک همه پرسي نمايشي تصويب شده بود. نتيجه، يک نظام جديد رياست جمهوري بود که نسبت به تمام نهادهاي قانوني و انتخابي بيشترين قدرت اجرائي را داشت. يلتسين نامحبوب در سال ١٩٩٦ در انتخاباتي که (به زعم مخالفان) شائبه تقلب در آن وجود داشت، بار ديگر به پيروزي رسيد. آناتولي چوبايس مشاور يلتسين پس از اين پيروزي گفت: «دموکراسي روسي تغييرناپذير است، مالکيت خصوصي در روسيه تغييرناپذير است، اصلاحات بازار در دولت روسيه تغييرناپذير است». اين فهرست در اظهارات چوبايس نشان دهنده اسباب و لوازم دموکراسي از نگاه دولتمردان آن دوران روسيه است. به اين ترتيب مدت ها پيش از اينکه ولاديمير پوتين در روسيه به قدرت برسد، شکافي عميق ميان خواست هاي دموکراتيک مردم و اولويت هاي کرملين وجود داشت. ديميتري فورمن، کارشناس علوم سياسي روس، معتقد است نظام سياسي که از اوايل دهه ١٩٩٠ در روسيه بنا شده، تقليدي از دموکراسي است. او مي گويد: «نظام سياسي روسيه تمام اسباب و لوازم ظاهري يک دموکراسي را دارد؛ انتخابات دوره اي، پارلماني با حضور احزاب سياسي رقيب، رسانه هايي به ظاهر آزاد... اما از جوهره دموکراسي خبري نيست».
     پوتين اين نظام سياسي را از يلتسين به ارث برد و عمر آن را بيشتر کرد. اصلاحات بازار دهه ١٩٩٠ تغييري نداشته و هرچند برخي از اليگارشي هاي منتخب مانند ميخاييل خودورکوفسکي سلب مالکيت شده اند اما اصل مالکيت خصوصي تغيير چنداني نداشته است، به طوري که روسيه حالا ٩٦ ميلياردر دارد، افرادي که بيشترين ثروت خود را در دوره زمامداري پوتين به دست آورده اند. (فوربس)
     اين نظام گسترده که در دو دهه حضور پوتين در قدرت قوي تر شده، مطمئنا پس از انتخابات رياست جمهوري ٢٠١٨ نيز به حيات خود ادامه خواهد داد اما پرسش کليدي که ذهن بسياري از مفسران را به خود مشغول کرده، اين است که پس از دوره شش ­ساله پيش­رو، پوتين با محدوديت قانون اساسي براي حضور مجدد در انتخابات رياست جمهوري چه خواهد کرد؟ جالب اينجاست پوتين که احتمالا براي نيم ­دهه آينده در کرملين خواهد بود، خود مردم روسيه را تشويق مي کند که به روسيه پس از او بينديشند.
     برخي گمانه زني کرده اند که احتمالا پوتين با پايان دوره رياست جمهوري اش در ٢٠٢٤ قدرت را ترک خواهد کرد. سناريوي ديگري مطرح شده که احتمالا با اصلاح قانون اساسي پس از پوتين از قدرت نهاد رياست جمهوري کاسته شده و برخي از اختيارات رياست جمهوري به پارلمان محول خواهد شد. همچنين اختيارات نخست وزيري هم بيشتر خواهد شد. همچنين گرچه اين امکان وجود دارد که پوتين بار ديگر مانند سال هاي ٢٠٠٨ تا ٢٠١٢ با فاصله ­گرفتن اجباري از کرسي رياست جمهوري، چهارسالي را بر کرسي نخست وزيري بنشيند، اما ناظران احتمال تکرار اين سناريو را بعيد مي دانند. نزديک به يک دهه پيش، زماني که دومين دور رياست جمهوري پوتين به روزهاي پاياني خود نزديک مي شد، گمانه زني هاي مشابهي وجود داشت مبني بر اينکه او ممکن است قانون اساسي را براي رفع اين محدوديت اصلاح کند يا نوعي نظام پارلماني ايجاد کند. پوتين در نهايت هيچ يک را انجام نداد و تنها به مدت چهار سال کرسي خود را در اختيار ديميتري مدودف قرار داد و سپس براي دو دوره شش ­ساله (که نتيجه اصلاح قانون اساسي بود) به جايگاه خود بازگشت.
     آنچه پوتين در ٢٠٢٤ انجام خواهد داد تا حدودي به اين مسئله بستگي دارد که او بازنشستگي خود را چطور ببيند. با نگاهي به گذشته رهبران اتحاد جماهير شوروي و پساشوروي مي شود گفت او با دشواري هاي زيادي روبه رو نخواهد شد. گذشته از خروشچف که پس از کنارگذاشته ­شدن از قدرت سال هاي پاياني عمر خود را به سختي گذراند، افرادي مانند گورباچف با وجودي که به دليل فروپاشي اتحاد جماهير شوروي نفوذ سياسي خود را از دست دادند اما شرايط قابل قبولي دارند. يلتسين هم به واسطه شخص پوتين دوران بازنشستگي خود را در آرامش گذراند. در سال ١٩٩٩ اولين اقدام پوتين به عنوان رئيس جمهور پس از استعفاي غيرمنتظره يلتسين در شب سال نو اين بود که به يلتسين مصونيت قضائي بدهد. اما آيا کسي هست که اين کار را براي پوتين انجام دهد؟ براي پاسخ به اين پرسش ابتدا بايد ديد نظام سياسي امروز روسيه تا چه اندازه به شخص پوتين وابسته است. بخش زيادي از نگراني نخبگان روسيه نسبت به فرداي انتخابات ٢٠٢٤ احتمال فروپاشي ساختار نظامي حاکم بر اين کشور در غياب شخصيت کاريزماتيک است. شايد سياست­مداران زيادي هستند که مي توانند به همان روش پوتين روسيه را اداره کنند؛ از مدودف گرفته تا وياچسلاو ولدين، نزديک ترين متحد پوتين و سرگئي شويگو وزير دفاع فعلي روسيه. اما مسئله اصلي اين است که آيا «نظام پوتين» که در فضاي امروز روسيه با مشکلات زيادي روبه روست، مي تواند به حيات خود ادامه دهد.
     روسيه در اوايل دهه ٢٠٠٠ به لطف افزايش قيمت نفت در بازارهاي جهاني رشد اقتصادي خوبي داشت که باعث شد رکود عميق به ­جامانده از دهه ١٩٩٠ را پشت سر بگذارد. بالارفتن قيمت نفت به پوتين اين فرصت را داد تا بدهي هاي روسيه را بپردازد و حقوق کارمندان، کارگران و بازنشستگان را به­ موقع پرداخت کند. همين مسئله يکي از عوامل محبوبيت پايدار او در افکار عمومي روسيه بوده است. اما حالا چندسالي است که اقتصاد روسيه از روزهاي اوج خود فاصله گرفته است. اقتصاد اين کشور به واسطه بحران جهاني اقتصاد در ٢٠٠٨ 
     به شدت آسيب ديد. اين دشواري ها با کاهش شديد قيمت نفت و تحريم هاي غربي عليه روسيه در ٢٠١٤ بيشتر هم شد. از آن زمان قيمت نفت کمي بالا رفته و برخي بخش هاي اقتصادي روسيه از جمله کشاورزي پيشرفت خوبي داشته اند. ولي در مجموع شرايط همچنان شکننده است.
     اما آنچه در اين ميان شرايط را بدتر کرده، تشديد تنش هاي روسيه با غرب به ويژه ايالات متحده است. امروزه احساسات ضدروسي در آمريکا و حتي اروپا به دليل اتهام دخالت روسيه در انتخابات رياست جمهوري ٢٠١٦ ايالات متحده به نفع دونالد ترامپ بسيار زياد شده است. نگران کننده تر اين است که خصومت با روسيه در محافل سياست ­گذاري آمريکا به مراحل خطرناک و بازگشت ­ناپذير برسد.
     در اين ميان به نظر مي رسد کرملين آشکارا به دنبال راهي براي کنارآمدن با مشکلات اقتصادي و شرايط نامساعد بين المللي است. توسعه روابط سياسي و تجاري با چين شايد يکي از اين راه حل ها باشد که از وابستگي روسيه به صادرات نفت و گاز به اروپا مي کاهد.
     در مجموع با توجه به شرايط موجود بعيد است پوتين در دوره بعدي رياست جمهوري اش وعده يک ترک سريع از قدرت را دهد؛ به ويژه اينکه بسياري از پروژه هاي اقتصادي که نقشي حياتي در اقتصاد روسيه دارند، نيازمند ثبات در فضاي سياسي هستند.
     گرچه براي هرگونه حدس و گماني درباره سرنوشت نظام سياسي روسيه زود است اما مي توان گفت چگونگي وقوع رويدادها در نهايت به دو چيز بستگي دارد: نگرش نخبگان روسيه و قدرت سازماني و چشم انداز جنبش هاي مخالف. درباره مورد اول (ديدگاه نخبگان) بايد گفت از آنجا كه نظام سياسي پوتين همواره به نفع نخبگان عمل كرده، بنابراين كوچك ترين دليلي براي رهاكردن آن ندارند. در اينجا يك تفاوت فاحش ميان روسيه امروز و اتحاد جماهير شوروي وجود دارد. در شرايطي كه نظام سياسي اتحاد جماهير شوروي به روزهاي سقوط خود نزديك مي شد، بسياري از نخبگان آن مي توانستند شوروي را به مقصد كشورهاي تازه تاسيس ترك كرده و با اموال و دارايي خود زير پرچم كشور ديگري تجارت كنند اما اين شرايط امروز وجود ندارد. جنبش هاي اپوزيسيون نيز هنوز ضعف هاي جدي دارند و به لحاظ قدرت سازماني، منابع مالي و نفوذ سياسي قادر به مقابله با پوتين و نظام سياسي او نيستند. از اين منظر هيچ تهديد نظام­ مند سياسي، نظم موجود روسيه را تهديد نمي كند. با اين حال از نظر اجتماعي، چشم اندازها تا اين حد روشن نيست. با وجودي كه كرملين هنوز از محبوبيت نسبي در افكارعمومي روسيه به ويژه كاركنان بخش هاي دولتي برخوردار است، در چند سال اخير جنبش هاي اعتراضي در اقصي نقاط روسيه سر برآورده است كه گرچه كوچك و پراكنده هستند اما از درون همين حركت هاي پراكنده و متنوع است كه جايگزيني براي نظام سياسي پوتين مي تواند شكل بگيرد و در آن صورت است كه مي توان راهي متفاوت براي سازماندهي سياست، اقتصاد و جامعه روسيه تصور كرد. به نظر مي رسد چهارمين دور رياست­ جمهوري پوتين عصر ايستايي براي نظام حاكم باشد براي مخالفان، اما شايد فرصتي باشد براي آغاز يك حركت.

امير عبداللهيان: آمريكا نمي تواند اقدام نظامي عليه ايران اتخاذ كند

امير عبداللهيان: آمريكا نمي تواند اقدام نظامي عليه ايران اتخاذ كند



 


    
    ايسنا: دستيار ويژه رئيس مجلس کشورمان در امور بين الملل در گفت وگو با يک رسانه عربي، گفت: در رابطه با مسئله سوريه با روسيه توافق نظر داريم اما در رابطه با اسرائيل اختلاف نظر داريم.حسين اميرعبداللهيان در گفت وگو با العربي الجديد در پاسخ به اين سوال که دونالد ترامپ، رئيس جمهور آمريکا وزير خارجه اش را تغيير داده و گفته است که اين امر با ايران ارتباط دارد، نظر شما در اين رابطه چيست، گفت: هيچ کس نمي تواند رفتارهاي ترامپ را پيش بيني کند، حتي اروپايي ها و اطرافيانش در کاخ سفيد از پيش بيني کارهاي او ناتوان هستند اما ايران توقع همکاري را از ترامپ دارد.
     او افزود: به نظر من اين تصميم عجولانه يا بررسي نشده نيست و ترامپ به دنبال اتخاذ گام هاي جديدي براي تغيير دولتمردان آمريکايي است و برکناري رکس تيلرسون سياست هاي پرتنش تري در سياست خارجه آمريکا به دنبال خواهد داشت.
     اميرعبداللهيان در پاسخ به اين سوال که برکناري وزير خارجه آمريکا چه تاثيراتي بر ايران و توافق هسته اي مي تواند بگذارد، گفت: به نظر من آمريکا در سال هاي گذشته هر کاري که مي توانست عليه ايران انجام داد و از زماني که ترامپ رئيس جمهور شد هر کاري که مي توانست انجام داد، ما مطمئن هستيم که آمريکا چه در زمان اوباما و چه در زمان ترامپ بندهاي توافق هسته اي را نقض کرده است.
     او افزود: اقدامات آتي آنها بدتر از گذشته نخواهد بود حتي اگر ترامپ بعد از دو ماه تمديد تعليق تحريم ها عليه ايران را رد کند و واشنگتن آن گونه که بايد به توافق هسته اي پايبند نبوده است.
     اميرعبداللهيان در پاسخ به اين سوال که شما اعلام کرديد در صورت خروج آمريکا از برجام تمام گزينه ها روي ميز خواهد بود و اعلام کرديد که خروج آمريکا به معناي پايان دادن به برجام است، آيا مي توانيد در مورد اين گزينه ها توضيح دهيد؟ گفت: برجام توافقي دوجانبه ميان ايران و آمريکا نيست، بلکه يک توافق بين المللي چندجانبه است و تا زماني که بقيه طرف ها به بندهاي توافق پايبند باشند، طبيعي است که هيچ گامي براي خروج از آن اتخاذ نخواهيم کرد اما ما مي دانيم که آمريکا به برخي از کشورها فشارهايي مي آورد که اين امر باعث مي شود آنها آمريکا را همراهي کنند.
     او افزود: تاکنون هيچ اراده اي در رابطه با اين مسئله که طرف هاي اروپايي در رابطه با برجام آمريکا را همراهي مي کنند به دست نياورده ايم اما اظهارات اروپايي ها در رابطه با نقش ايران در منطقه و در رابطه با برنامه موشکي ايران نشان دهنده اين امر است.
     اميرعبداللهيان با اشاره به اينکه تصميمات ايران در رابطه با برجام به رفتارهاي ديگر اطراف بستگي دارد، در رابطه با گزينه هاي روي ميز، گفت: مشورت هايي در رابطه با اين امر در کميسيون نظارت بر برجام در شوراي عالي امنيت ملي انجام شد، همچنين مشورت هايي محرمانه در مجلس شوراي اسلامي انجام شد که اکنون نمي توانيم آنها را علني کنيم اما من مي توانم بگويم که اقدامات ما به رفتارهاي ديگر طرف هاي توافق بستگي دارد و مسئولان ما در زمان مناسب اين گزينه ها را علني مي کنند.
     دستيار ويژه رئيس مجلس در امور بين الملل در پاسخ به اين سوال که ترامپ اعلام کرد آخرين بار است که توافق هسته اي را تمديد مي کند و در واقع رفتارهاي ترامپ را نمي توان پيش بيني کرد، آيا انتظار حمله نظامي از سوي آمريکا عليه ايران را داريد، گفت: آمريکا در شرايط کنوني نمي تواند اقدام نظامي عليه ايران اتخاذ کند. همچنين عدم آگاهي آمريکا از زيرساخت هاي دفاعي ايران و پاسخ ايران به تجاوزها و تعرضات در سال هاي گذشته که واشنگتن شاهد آن بود، باعث مي شود که آمريکا براي اين اقدام حساب و کتاب انجام دهد.
     او در پاسخ به اين سوال که پيش از اين زماني که در وزارت خارجه بوده اعلام کرده که سردار قاسم سليماني، فرمانده سپاه قدس از وي درخواست کرده است که در رابطه با پرونده هاي منطقه با غربي ها مذاکره نکند، دليل اين امر چيست؟ گفت: سردار سليماني تاکيد کرد که در رابطه با مسائل منطقه با آمريکا مذاکره نکنيم نه با تمام کشورهاي غربي.
     اميرعبداللهيان ادامه داد: او به من مستندات و دلايل دقيق داد که نشان مي دهد آمريکا با فرماندهان داعش ارتباط دارد و از آن در سوريه و عراق حمايت نظامي مي کند. سردار سليماني مي خواست پيامي به جان کري، وزير خارجه پيشين آمريکا برساند و مفاد آن اين بود که ايران از تمام اقدامات آمريکا آگاه است و مي داند که سياست آن دوگانه است و ائتلافي عليه داعش تشکيل مي دهد و هم زمان از آن حمايت مي کند.امير عبداللهيان: 
     آمريکا نمي تواند اقدام نظامي عليه ايران اتخاذ کند
     ايسنا: دستيار ويژه رئيس مجلس کشورمان در امور بين الملل در گفت وگو با يک رسانه عربي، گفت: در رابطه با مسئله سوريه با روسيه توافق نظر داريم اما در رابطه با اسرائيل اختلاف نظر داريم.حسين اميرعبداللهيان در گفت وگو با العربي الجديد در پاسخ به اين سوال که دونالد ترامپ، رئيس جمهور آمريکا وزير خارجه اش را تغيير داده و گفته است که اين امر با ايران ارتباط دارد، نظر شما در اين رابطه چيست، گفت: هيچ کس نمي تواند رفتارهاي ترامپ را پيش بيني کند، حتي اروپايي ها و اطرافيانش در کاخ سفيد از پيش بيني کارهاي او ناتوان هستند اما ايران توقع همکاري را از ترامپ دارد.
     او افزود: به نظر من اين تصميم عجولانه يا بررسي نشده نيست و ترامپ به دنبال اتخاذ گام هاي جديدي براي تغيير دولتمردان آمريکايي است و برکناري رکس تيلرسون سياست هاي پرتنش تري در سياست خارجه آمريکا به دنبال خواهد داشت.
     اميرعبداللهيان در پاسخ به اين سوال که برکناري وزير خارجه آمريکا چه تاثيراتي بر ايران و توافق هسته اي مي تواند بگذارد، گفت: به نظر من آمريکا در سال هاي گذشته هر کاري که مي توانست عليه ايران انجام داد و از زماني که ترامپ رئيس جمهور شد هر کاري که مي توانست انجام داد، ما مطمئن هستيم که آمريکا چه در زمان اوباما و چه در زمان ترامپ بندهاي توافق هسته اي را نقض کرده است.
     او افزود: اقدامات آتي آنها بدتر از گذشته نخواهد بود حتي اگر ترامپ بعد از دو ماه تمديد تعليق تحريم ها عليه ايران را رد کند و واشنگتن آن گونه که بايد به توافق هسته اي پايبند نبوده است.
     اميرعبداللهيان در پاسخ به اين سوال که شما اعلام کرديد در صورت خروج آمريکا از برجام تمام گزينه ها روي ميز خواهد بود و اعلام کرديد که خروج آمريکا به معناي پايان دادن به برجام است، آيا مي توانيد در مورد اين گزينه ها توضيح دهيد؟ گفت: برجام توافقي دوجانبه ميان ايران و آمريکا نيست، بلکه يک توافق بين المللي چندجانبه است و تا زماني که بقيه طرف ها به بندهاي توافق پايبند باشند، طبيعي است که هيچ گامي براي خروج از آن اتخاذ نخواهيم کرد اما ما مي دانيم که آمريکا به برخي از کشورها فشارهايي مي آورد که اين امر باعث مي شود آنها آمريکا را همراهي کنند.
     او افزود: تاکنون هيچ اراده اي در رابطه با اين مسئله که طرف هاي اروپايي در رابطه با برجام آمريکا را همراهي مي کنند به دست نياورده ايم اما اظهارات اروپايي ها در رابطه با نقش ايران در منطقه و در رابطه با برنامه موشکي ايران نشان دهنده اين امر است.
     اميرعبداللهيان با اشاره به اينکه تصميمات ايران در رابطه با برجام به رفتارهاي ديگر اطراف بستگي دارد، در رابطه با گزينه هاي روي ميز، گفت: مشورت هايي در رابطه با اين امر در کميسيون نظارت بر برجام در شوراي عالي امنيت ملي انجام شد، همچنين مشورت هايي محرمانه در مجلس شوراي اسلامي انجام شد که اکنون نمي توانيم آنها را علني کنيم اما من مي توانم بگويم که اقدامات ما به رفتارهاي ديگر طرف هاي توافق بستگي دارد و مسئولان ما در زمان مناسب اين گزينه ها را علني مي کنند.
     دستيار ويژه رئيس مجلس در امور بين الملل در پاسخ به اين سوال که ترامپ اعلام کرد آخرين بار است که توافق هسته اي را تمديد مي کند و در واقع رفتارهاي ترامپ را نمي توان پيش بيني کرد، آيا انتظار حمله نظامي از سوي آمريکا عليه ايران را داريد، گفت: آمريکا در شرايط کنوني نمي تواند اقدام نظامي عليه ايران اتخاذ کند. همچنين عدم آگاهي آمريکا از زيرساخت هاي دفاعي ايران و پاسخ ايران به تجاوزها و تعرضات در سال هاي گذشته که واشنگتن شاهد آن بود، باعث مي شود که آمريکا براي اين اقدام حساب و کتاب انجام دهد.
     او در پاسخ به اين سوال که پيش از اين زماني که در وزارت خارجه بوده اعلام کرده که سردار قاسم سليماني، فرمانده سپاه قدس از وي درخواست کرده است که در رابطه با پرونده هاي منطقه با غربي ها مذاکره نکند، دليل اين امر چيست؟ گفت: سردار سليماني تاکيد کرد که در رابطه با مسائل منطقه با آمريکا مذاکره نکنيم نه با تمام کشورهاي غربي.
     اميرعبداللهيان ادامه داد: او به من مستندات و دلايل دقيق داد که نشان مي دهد آمريکا با فرماندهان داعش ارتباط دارد و از آن در سوريه و عراق حمايت نظامي مي کند. سردار سليماني مي خواست پيامي به جان کري، وزير خارجه پيشين آمريکا برساند و مفاد آن اين بود که ايران از تمام اقدامات آمريکا آگاه است و مي داند که سياست آن دوگانه است و ائتلافي عليه داعش تشکيل مي دهد و هم زمان از آن حمايت مي کند.ر

پاياني خوش براي مركل

پاياني خوش براي مركل
راي مثبت اعضاي حزب سوسيال دموكرات به دولت ائتلاف بزرگ


بيش از پنج ماه از انتخابات پارلماني آلمان مي گذرد، اما در نهايت روز گذشته مهم ترين گام در راستاي تشکيل دولت ائتلافي آلمان برداشته شد و به اين ترتيب به بحران تشکيل دولت در آلمان خاتمه داد. به گزارش دويچه وله، بر اساس آمار هاي منتشرشده، حدود ۲۴۰ هزار نفر از اعضاي حزب سوسيال دموکرات به مشارکت اين حزب در ائتلاف حکومتي راي مثبت دادند. اين رقم بيش از ۶۶ درصد از شمار اعضايي است که در اين راي گيري شرکت کرده بودند. ۱۲۳ هزار عضو نيز به حضور حزب سوسيال دموکرات در دولت جديد آلمان راي منفي داده اند. راي گيري از اعضاي حزب سوسيال دموکرات آلمان بر سر سرنوشت دولت ائتلافي اين کشور بود. پس از شکست مذاکرات اتحاد دو حزب سوسيال مسيحي و دموکرات مسيحي آلمان با حزب سبزها و دموکرات آزاد، تشکيل ائتلاف بزرگ حکومتي مجددا موضوعيت يافته بود. پس از انجام مذاکرات ميان اتحاد دو حزب سوسيال مسيحي و دموکرات مسيحي با حزب سوسيال دموکرات و توافق رهبران اين احزاب بر سر تشکيل دولت ائتلاف بزرگ، تصميم نهايي منوط به نظر اعضاي حزب سوسيال دموکرات شد. راي گيري پستي از اعضاي حزب سوسيال دموکرات آلمان جمعه گذشته به پايان رسيده بود. نامه هاي رسيده به دفاتر حزب يك روز بعد به مرکز اين حزب در برلين حمل و کار شمارش آنها همان روز آغاز شد. نتيجه اين راي گيري تنها زماني مي توانست براي تعيين سياست حزب سوسيال دموکرات معتبر باشد که حداقل ۲۰ درصد از اعضا در آن مشارکت کرده باشند. ميزان مشارکت اعضا در اين راي گيري بيش از ۷۸ درصد بود. فولکر بوفير، عضو بلندپايه حزب دموکرات مسيحي آلمان، نتيجه اين راي گيري را «روزي خوب براي مردم کشورمان و نتيجه اي مثبت براي آينده آلمان» توصيف کرد، اما مرکل حالا با چالش هاي زيادي، ازجمله مخالفت هاي حزب «آلترناتيو براي آلمان» يا AfD روبه روست. اين حزب که مخالف سياست مهاجرپذيري آنگلا مرکل است، براي اولين بار توانست با به دست آوردن ۱۲ درصد آرا به پارلمان راه پيدا کند و اکنون بزرگ ترين حزب مخالف دولت را تشکيل مي دهد.

«آينده ديپلماسي» در دنيايي كه همه از آن سر در مي آورند

«آينده ديپلماسي» در دنيايي كه همه از آن سر در مي آورند


نويسنده: فائزه طاهري *

در دنياي امروز مفهوم مرز جغرافيايي به حداقل خود رسيده است چراکه ديگر هيچ خبري در هيچ مرزي محصور نمي ماند. جريان اطلاعات به لطف رسانه هاي جديد هيچ مرزي را باقي نگذاشته است؛ اگر روزي همه چيز را همگان مي دانستند، امروز هر فردي به اندازه همگان مي داند و کافي است با فشردن يا حتي لمس دکمه اي از چيزي باخبر شود که روزي آگاهي از آن امري محال بود. امروز «ديپلماسي» بيش از هر چيز قلمرو خود را از دست داده است. «ديپلماسي قرن ها مخصوص نخبگان متعصب بود و اين نخبگان به عنوان بازيگران اصلي ديپلماسي کارشان را در سکوت و اغلب به صورت محرمانه و پشت درهاي بسته انجام مي دادند». حال رسانه هاي جديد اين درها را گشوده اند و فضاي امن و راحت ديپلمات ها را بي هيچ پرده اي در برابر چشم افکار عمومي قرار داده اند. سرعت رخداد اين تحولات چنان بود که دگرديسي ديپلماسي سنتي به نوع جديد بيش از يک تحول، به شکل شوکي سياسي دريافت و احساس شد. افکار عمومي ذوق زده از دانستن پشت پرده ها از سويي و نگراني ديپلمات ها از آنچه به سرعت مورد قضاوت مردم قرار مي گيرد از سوي ديگر، فضاي ديپلماسي را ملتهب کرده است. آينده ديپلماسي در سايه «توانمندسازي رسانه محور عموم مردم» موضوعي است که «فيليپ سِيب» استاد دانشگاه کاليفرنياي جنوبي کتابي را به آن اختصاص داده است. سِيب در مطالعه اي بينارشته اي با نگاهي به دو حوزه سياست خارجي و رسانه بر اين باور است که باشگاه بسته فعاليت ديپلماسي هنوز منسوخ نشده است اما «چنين رويکردي به ديپلماسي به طور فزاينده اي غيرموثر و قديمي شده است».وي در کتاب خود در پنج فصل شامل ديپلماسي باز، ظهور ديپلماسي عمومي، دولت ها و بازيگران غيردولتي، پايداري در مسير و شکل گيري آينده ديپلماسي، معتقد است آينده ديپلماسي توسط رسانه هاي نوين، توده هاي جديد و نمايش تازه اي از قدرت سياسي شکل خواهد گرفت. کتاب سِيب با عنوان « رسانه هاي جديد و آينده ديپلماسي» تنها يک سال پس از نگارش، به تازگي با ترجمه «مسعود ميرزايي» روزنامه نگار و مدرس دانشگاه توسط انتشارات «آگاه» منتشر شده است. ترجمه کتابي تخصصي و جديد در کشورمان به خودي خود اتفاق خوبي محسوب مي شود؛ مخصوصا اگر ترجمه را فردي مسلط به حوزه تخصصي انجام داده باشد. کم نيستند افرادي که با دانش اندک زباني دست به ترجمه آن هم در زمينه هاي تخصصي علوم انساني زده اند و اطلاعات ناکافي آنها از حوزه تخصصي «سبب رواج کژانديشي هاي حيرت انگيزي از واقعيت هاي انديشه علمي يا فلسفي غرب» شده است؛ چيزي که مي توان از آن با عنوان فاجعه ترجمه در ايران نام برد. در اين دنياي بي نظم و انضباط علمي که هر کس با هر ميزان مهارت و تجربه در رشته هاي علوم سياسي به خود اجازه مي دهد بي پروا وارد بحث هاي تخصصي شود، انتشار ترجمه اي به قلم خبرنگار باتجربه اي با تحصيلات آکادميک علوم سياسي اتفاقي مهم و اميدوارکننده است. امروز بيش از هر زمان ديگري رشته هاي دانشگاهي و به ويژه رشته هاي علوم انساني به يکديگر مرتبط شده اند و به قول فيلسوف فرانسوي «دوني دو روژمون» علوم دنياي امروز علوم بينارشته اي است. کتاب فيليپ سِيب خود گواه همين مدعاست؛ علم رسانه از جامعه شناسي، سياست خارجي، ديپلماسي عمومي حقوق و تکنولوژي جدا نيست. نمي توان انتظار داشت کسي کتاب سِيب را ترجمه کند که به همه اين علوم آگاه باشد، اما مي توان از ترجمه اين کتاب به دست مترجمي با سابقه روزنامه نويسي و مسلط به دانش علوم سياسي خرسند بود.

پل بسازيم نه ديوار/نويسنده: بهرام قاسمي

پل بسازيم نه ديوار


نويسنده: بهرام قاسمي *

سفر ژان ايو لودريان، وزير امور خارجه و توسعه بي نالمللي فرانسه، به تهران در بره هاي حساس و زماني خاص صورت
    مي گيرد. برهه اي حساس و تعيين کننده که در آن فرانسه و اروپا بايد به انتخابي تاريخي دست بزنند؛ انتخاب ميان گزينه استقلال راي، آزادي عمل، تحکيم همبستگي و تثبيت موقعيت خود در نظام بين الملل در برابر گزينه وابستگي، سلطه پذيري و ايفاي نقش تبعي در جهان پرتلاطم کنوني. مناسبات ايران و فرانسه، رابطه اي به قدمت عصر نوين روابط
    بين الملل است و کوله باري از سه قرن سابقه تعامل و تجربه همکاري و اندوخته فکري را يدک مي کشد. فرانسه، در پس زمينه ذهني و فکري ايرانيان، به دلايل مختلف تاريخي به ويژه نبود سابقه حضور استعماري و ايفاي نقش بالنسبه مستقل از قدرت هاي هر عصر (روسيه و انگليس در عصر استعمار و آمريکا و شوروي در دوره امپرياليسم)، از جايگاهي مثبت و پذيرفتني برخوردار است. هرچند رويکرد و اقدامات و مواضع نه چندان قابل دفاع فرانسه در تحولات دهه نخست
    انقلاب به ويژه در ميزباني از رهبران و سرکردگان گروهک تروريستي منافقين و همدستي و همکاري با رژيم جنايتکار صدام در جريان جنگ تحميلي و نقش موثر اين کشور در جنگ نابرابر و غيرانساني رژيم صدام عليه مردم بي دفاع (موسوم به جنگ شهرها) به ويژه نقش تاثيرگذار جنگ افزارهاي فرانسوي از جمله جنگنده هاي ميراژ و سوپراتاندارد با موشک هاي
    اگزوسه در معادلات جنگ، سابقه پذيرفتني گذشته را به تلخکامي بدل کرد. بااين حال ملت آزاده، با گذشت و دريادل ايران، با پايان جنگ تحميلي يک بار ديگر دست دوستي به سمت همه کشورهاي غيرمتخاصم دنيا از جمله اروپا دراز کرد تا بر فراز ويرانه هاي جنگ، بناي رفيع صلح، دوستي و همکاري را بنا کند. اينک با گذشت نزديک به سه دهه از آن دوران و با وجود همه فراز و فرودها، بدعهدي ها و خلف وعده ها، قبض و بسط ها و تحديد و تحريم ها، اروپا و فرانسه هنوز هم ظرفيت لازم را براي ترميم و توسعه مناسبات با جمهوري اسلامي ايران دارند. اروپا و دو موتور محرک سياسي و اقتصادي آن يعني فرانسه و آلمان که بدون ترديد بخشي از توفيقات خود در عرصه همگرايي و همبستگي اين قاره در ربع قرن اخير را وامدار و مديون جمهوري اسلامي ايران هستند و با توجه به نقش فرانسه در کنار آلمان در نيل به توافق هسته اي، اکنون
    بايد بيش از همه وظيفه صيانت و حراست از برجام را بر دوش بکشند.
    بدون ترديد اثبات کارآمدي و کارداني و عقلانيت سياسي اروپا، از جمله دو قدرت اصلي آن يعني فرانسه و آلمان، درگرو هوشمندي و فراست آنان در برابر يکجانبه گرايي، زياده خواهي و عهدشکني آمريکا است. به نظر مي رسد بزرگ ترين چالش فراروي روابط ايران و فرانسه، چگونگي تعامل سازنده براي مقابله موثر با تشنج آفريني ها و بحران سازي هاي تصنعي ِآمريکاي ترامپ است. برجام هم زمان هم فرصتي مغتنم و تاريخي براي اثبات کارآمدي عقلانيت و منطق ِگفت وگو در حل وفصل بحران ها و اختلافات بين المللي است و هم درصورت نبود درايت و هوشمندي، مي تواند تبديل به تهديدي براي نظام بين الملل شود و منطق جنگ طلبي آمريکا و هم پيمانان منطقه اي اش را بر منطق گفت وگو و مفاهمه غالب کند. چالش دشوار ديگر فراروي ايران و فرانسه، ورود بي محابا و نسنجيده به گردابي است که آمريکايي ها با زياده خواهي و پيونددادن موضوعات بي ارتباط با برجام، درصدد ايجاد آن هستند تا هم زمان ايران و کشورهاي بزرگ اروپايي مانند فرانسه را درگير و گرفتار کنند و به اين ترتيب آثار مثبت و مفيد برجام براي جامعه جهاني به ويژه کشورهاي اروپايي و البته کشورمان را بلااثر سازند.ديگر چالش فراروي دو طرف، تداوم روند محافظه کاري و احتياط بي دليل نهادهاي مالي، بانک هاي بزرگ، محافل و شرکت هاي عمده فرانسوي در کار اقتصادي با کشورمان است. اتفاقا منافع اساسي و راهبردي فرانسه، اروپا و کل جامعه جهاني ايجاب مي کند تا با قدرت و قوت هرچه تمام تر در مقابل يکجانبه گرايي و زورگويي و تحميل تحريم هاي ثانويه از سوي آمريکا ايستادگي کنند؛ مشابه ايستادگي اي که اروپا در سال ١٩٩٦ در مقابل تحميل تحريم هاي ظالمانه آمريکا به واسطه قانون داماتو کرد و زير بار تحريم هاي فرامرزي آمريکا نرفت. از سوي ديگر، فرصت هاي فراواني در عرصه ها و حوزه هاي مختلف مناسبات بين ايران و فرانسه قرار دارد. مبارزه و مقابله همه جانبه و بدون تبعيض با تروريسم به ويژه تروريسم تکفيري – وهابي، هماهنگي، هم فکري و همکاري عملي در مقابله با بحران هاي انساني، تشريک مساعي و هم فکري براي يافتن راه حل هاي سياسي براي بحران هاي منطقه اي، از ديگر فرصت ها و امکانات براي تعامل و همکاري دو کشور است. اميدواريم فرانسوي ها نيز ارزش اقدامات و جانفشاني هاي ايران در مقابله با تروريسم تکفيري به ويژه داعش را بدانند و قدردان آن باشند.
    * سخنگوي وزارت خارجه

دانلود رایگان فیلم Thousand Yard Stare 2018

خلاصه داستان :

در خلاصه داستان این فیلم جنگی آمده است ، پس از بازگشت از جنگ در آفریقا در زمان جنگ جهانی دوم ، یک سرباز مبتلا به بیماری اختلال استرسی دوباره نزد خانواده‎اش برمی‎گردد. اما خاطرات تلخ جنگ زندگی او را بسیار سخت و دشوار کرده است و…
 

بزرگداشت روز ملی خلیج فارس در دانشگاه یاسوج

اولین نشست بزرگداشت روز ملی خلیج فارس در دانشگاه یاسوج

باحضور دکتر فتاحی زاده

جزئیات و پنل‌های برنامه

تاریخچه نام گذاری خلیج فارس

بحران های زیست محیطی خلیج فارس

آلاینده های صنعتی و شیمیایی خلیج فارس

تهدید ها و تنش های اقتصادی نظامی جمهوری اسلامی ایران درخلیج فارس

بررسی منابع اقتصادی و درآمدی خلیج فارس

بررسی تنوع قومی مذهبی کشورهای حاشیه خلیج فارس